يقظه و بيدارى
«يقظه »نقطه مقابل غفلت،به معناى خود آگاهى است.بعضى از عارفان آن را يكى ازمنازل آغازين سير و سلوك ذكر كرده اند. «يقظه »در اصطلاح عارفان اسلامى،بيدارى از خواب «غفلت »و توجه به اعمال وكردارهاى گذشته،براى جبران خطاها و جهت گيريهاى صحيح در آينده است. امام خمينى قدس سره در كتاب «جهاد اكبر يا مبارزه با نفس »ضمن اين كه «يقظه »را گام اول در تهذيب نفس مى دانند،ذيل اين عنوان چنين نوشته اند:«تا كى مى خواهيد در خواب «غفلت »به سر بريد و در فساد و تباهى غوطه ور باشيد،از خدا بترسيد و از عواقب اموربپرهيزيد،از خواب «غفلت »بيدار شويد.شما هنوز بيدار نشديد،هنوز قدم اول را برنداشتيد،قدم اول در سلوك «يقظه »است،ولى شما در خواب به سر مى بريد،چشم ها باز و دل ها در خواب فرو رفته است ،اگر دل ها خواب آلود و قلبها بر اثر گناه سياه و زنگ زده نمى شد، اين طورآسوده خاطر و بى تفاوت به اعمال و اقوال نادرست ادامه نمى داديد،اگر قدرى در امور اخروى وعقبات هولناك آن فكر مى كرديد،به تكاليف و مسؤليتهاى سنگينى كه بر دوش شماست،بيشتر اهميت مى داديد» (55)
يقظه آمد نوم حيوانى نماند
همچو حس آن كه خواب او را ربود
چون شد او بيدار عكس او نمود
انعكاس حس خود از لوح خواند
چون شد او بيدار عكس او نمود
چون شد او بيدار عكس او نمود
همچنين آياتى كه تاكيد بر ذكر خدا دارد و اعراض از ذكر حق را منشا تباهى انسان و«معيشت ضنك »در اين جهان و نابينا محشور شدن در آن جهان مى شمرد،مسلمانان رااز اسباب لهو،يعنى،آنچه كه انسان را از ياد خدا غافل سازد،بر حذر مى دارد،همه براى رسيدن به اين مقصود،يعنى،حالت «يقظه »و بيدارى است. در روايات اسلامى نيز به طور گسترده به مساله «يقظه »اشاره شده است،از جمله:
1- امير مؤمنان على عليه السلام در خطبه اى كه اشاره به هدف بعثت پيامبر اكرم صلى الله عليه و اله دارد،مى فرمايند:«ايها الناس ان الله ارسل اليكم رسولا ليزيح به علتكم و يوقظ بها غفلتكم،خداوند پيامبرى به سوى شما فرستاد تا بيماريهاى(روحى و اخلاقى و اجتماعى)شما رابرطرف سازد و شما را از خواب غفلت بيدار كند.» (58) نه تنها پيامبر اسلام صلى الله عليه و اله بلكه تمام انبياء،براى همين منظور مبعوث شده اند، يا حداقل يكى از اهداف اصلى آنها،ايجاد حالت «يقظه »مى باشد.