اخلاق در قرآن کریم جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق در قرآن کریم - جلد 2

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ترجمه

1- ما وسيله رشد ابراهيم(ع) را از قبل به او داديم، و از(شايستگى) او آگاه بوديم- آن هنگام كه به پدرش(آزر) و قوم او گفت: «اين مجسمه هاى بى روح چيست كه شما همواره آنها را پرستش مى كنيد؟!» - گفتند: «ما پدران خود را ديديم كه آنها را عبادت مى كنند» - گفت: «مسلما هم شما و هم پدرانتان در گمراهى آشكارى بوده ايد!» - گفتند:
 «آيا مطلب حقى براى ما آورده اى يا شوخى مى كنى؟! - گفت: (كاملا حق آورده ام) پروردگار شما همان پروردگار آسمانها و زمين است كه آنها را ايجاد كرده و من بر اين امر از گواهانم! - و به خدا سوگند در غياب شما نقشه اى براى نابودى بتهايتان مى كشم! - سرانجام(با استفاده از يك فرصت مناسب) همه آنها - جز بت بزرگشان - را قطعه قطعه كرد تا شايد سراغ او بيايند(و او حقايق را بازگو كند)!
2- «... اى موسى! نترس كه رسولان در نزد من نمى ترسند»!
3- «... سپس هنگامى كه او(طالوت) و افرادى كه با او ايمان آورده بودند(و از بوته آزمايش، سالم به در آمدند) از آن نهر گذشتند(از كمى نفرات خود ناراحت شدند و عده اى) گفتند: «امروز ما توانايى مقابله با «جالوت » و سپاهيان او را نداريم » اما آنها كه مى دانستند خدا را ملاقات خواهند كرد(و به روز رستاخيز ايمان داشتند) گفتند: «چه بسيار گروههاى كوچكى كه به فرمان خدا، بر گروههاى عظيمى پيروز شدند! و خداوند با صابران(و استقامت كنندگان) است » - و هنگامى كه در برابر «جالوت » و سپاهيان او قرار گرفتند گفتند: «پروردگارا! پيمانه شكيبايى و استقامت را بر ما بريز! و قدمهاى ما را ثابت بدار! و ما را بر جمعيت كافران پيروز بگردان »!
4- و(نيز) به خاطر آوريد زمانى را كه گروهى از آنها(منافقان) گفتند: «(اى اهل يثرب) اى مردم مدينه! اينجا جاى توقف شما نيست، به خانه هاى خود بازگرديد!» و گروهى از آنان از پيامبر اجازه بازگشت مى خواستند و مى گفتند: «خانه هاى ما بى حفاظ است!» در حالى كه بى حفاظ نبود، آنها فقط مى خواستند(از جنگ) فرار كنند - (اما) مؤمنان وقتى لشكر احزاب را ديدند گفتند: «اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده و خدا و رسولش راست گفته اند!» و اين موضوع جز بر ايمان و تسليم آنان نيفزود.
5- بگو آيا در باره ما جز يكى از دو نيكى را انتظار داريد(يا بر شما پيروز مى شويم و يا ربت شهادت مى نوشيم) ولى ما انتظار داريم كه خداوند، عده اى از سوى خودش(در آن جهان) به شما برساند يا(در اين جهان) به دست ما(مجازات شديد) اكنون كه چنين است شما انتظار بكشيد ما هم با شما انتظار مى كشيم!
6- اينها كسانى بودند كه(بعضى از) مردم به آنها گفتند: (لشكر دشمن) براى(حمله به) شما اجتماع كرده اند، از آنها بترسيد، اما اين سخن بر ايمانشان افزود و گفتند: خدا ما را كافى است و او بهترين حامى ماست - اين فقط شيطان است كه پيروان خود را(با سخنان و شايعات بى اساس) مى ترساند، از آنها نترسيد! و تنها از من بترسيد اگر ايمان داريد!
7- (پيامبران پيشين) كسانى بودند كه تبليغ رسالت هاى الهى مى كردند و(تنها) از او مى ترسيدند و از هيچ كس جز خدا واهمه نداشتند و همين بس كه خداوند حسابگر(و پاداش دهنده اعمال آنها) است.

/ 265