فروغی از کوثر

الیاس محمد بیگی

نسخه متنی -صفحه : 86/ 52
نمايش فراداده

دخت خورشيد (81)


  • اي دخـتر عـقل و خـواهر دين عـصمت شـده پـاي بند مـويت اي مـيوه شـاخسار تـوحيد وي گــوهر تــاج آدمــيّت شـيطان بخاطب " قم " بـرانـدند كاين خانه بهشت و جاي حوّ است انـدر حـرم تـو عـقل مـاتست جسمي كه در اين زمين نهان است ايــن مــاه مـنير و مـهر تـابان ايــران شـده نـور بخش ارواح از ايـن دو حـرم دِلا چه پرسي هركس به درت بيك اميدي است محتاج تر از همه " وحيدي " است

  • وي گـوهر درج عـزّ و تـمكين اي عـلم و عـمل مـقيم كـويت هـمشيره مـاه و دخت خـورشيد فــرخــنده نگــين خـاتميّت پس تـخت تـرا بـقم نشـا ندند ناموس خداي جـايش اينجا ست زين خـاك كه چشـمه حـياتست جا ني است كه در تن جهان ا ست عكسـي بود از قـم و خراسـان مشكاه صفت به اين دو مـصباح حق داند و وصف عرش و كرسـي محتاج تر از همه " وحيدي " است محتاج تر از همه " وحيدي " است