و هر كى گم كند خداى «1» را نه يابى او را راهى؟ «2»
89- دوست دارند اگر كفر آوريد چنان كه كفر آوردند، باشيد يكسان، مه گيريد از ايشان دوستان تا هجرت كنند اندر راه خداى اگر برگردند بگيريدشان و بكشيد ايشان را هر كجا يابيدشان، و مه گيريد با ايشان «3» دوستى و نه [يارمندى] «4»-
90- مگر آن كسها كه بپيوندند سوى گروهى ميان شما و ميان ايشان پيمانى، «5»، يا بيايند شما را تنگ شود دلهاى ايشان اگر كارزار كنند بشما «6» يا كارزار كنند [با] گروه ايشان اگر خواهد خداى مسلّط كندشان بر شما «7» تا كارزار كنند با شما اگر جدا شوند از شما نه كارزار كنند با شما، و بيوكنند سوى شما صلح، نه كرد خداى شما را بر ايشان راهى
91- يابيد ديگران را مىخواهند كه ايمن كنند شما را و ايمن كنند گروه ايشان را «8»، چون باز گردند سوى آزمايش باز گردند اندران «9» اگر نه جدا شوند از شما و بيوكنند سوى شما صلح، [و] كوتاه كنند «10» دستهاى ايشان، بگيريدشان و بكشيدشان هر كجا يابيدشان، ايشانند كه كرديم شما را بريشان حجّتى هويدا
92- نيست مؤمن «11» را كه بكشد مؤمنى را- مگر بخطا- و هر كى
(1) مىخواهيد كه راه نمائيد آن را كه بىراه كند خداى؟ و هر كه را بىراه كند خداى. (خ) (2) متن: براهى. (3) از ايشان. (صو. خ) (4) (خ)- و نه يارىگرى. (صو)- متن: و نه يارى خواهيد (5) گروهى كه ميان شما و ميان ايشان پيمان باشد. (صو) (6) با شما. (خ. صو) (7) اگر خواستى خداى برگماشتى ايشان را بر شما. (خ. صو) (8) كه ايمن گردند از شما و ايمن گردند از قوم خويش. (صو) (9) هر گاه باز گردانند سوى فتنه اندران. (خ) (10) و بازدارند. (خ) (11) نباشد مؤمنى را. (خ)