203- و چون نه آيد بديشان آيتى «1» گويند: چرا نه برگزيدى آن؟ «2» بگو كه: متابعت كنم آنچه وحى كردست «3» نزديك من از خداى من. اينست بينااىها «4» از خداى شما و راهى است و بخشايشى «5» گروهى را كه بىگمانند «6»
204- و چون بخوانند قرآن بنيوشيد «7» بدان و خاموش باشيد، مگر بر شما ببخشايند
205- و ياد كن خداى تو اندر تن خويش بزارى و ترس و پنهان گفتار «8» بامداد و شبانگاه و مه باش از غافلان
206- كه آن كسها كه نزديك خداى تو نه گردن كشى كنند «9» از پرستش او و تسبيح كنند او را و او را سجده كنند
و اين قصّه چنان بود كه بدان وقت كه موسى بن عمران (عليه السلام)
(1)- و چون نيارى با ايشان نشانى. (صو)- و كه نه ارى بديشان حجتى. (نا) (2)- چرا نه پديد كردى آن. (نا)- چرا نساختى از خويشتن آن. (صو) (3)- وحى كنند. (نا)- كمى وحى كنند. (خ) (4)- پيدايىها. (صو)- بينايىها. حجتها. (خ) ترجمه: بصائر. (5)- راه نمودن است و بخشودن است. (صو)- راه راست و بخشايش. (خ. نا) (6)- كه بگروند. (خ. نا. صو) (7)- و چون برخوانده آيد قرآن گوش فرا داريد. (خ)- و چون خوانده شود قرآن گوش داريد. (صو) (8)- بزارى و بترس كارى و بيرون آواز بلند از گفتار. (خ)- بزارى و بيم و بجز آواز برداشتن از گفتار. (صو) (9)- كه آن كسها يعنى فرشتگان كه نزديك خداوند تواند نه بزرگ منشى كنند. (نا)- كه آن كسها كه نزديك خداوند تو نه بزرگى كردند. (خ) (10)- قصه آن كوه كه بر سر بنى اسرائيل بداشت خداى عز و جل. (خ)- قصه آن كوه كه برداشت خداى عز و جل بر سر بنى اسرايل. (نا)- نسخه «صو» مطابق است با متن.