و المحرّم، و رجب الّذى بين جمادى و شعبان.
و اين خبر بگفته آمدست بجاى ديگر. و لكن پيغامبر اين حديث از بهر آن كرد كه سال از دوازده ماه كمتر شمردند «1» و اين ماه رجب از ميانه بيفكندندى، خداوند عزّ و جلّ اين نپسنديد و اين را بقرآن در ياد كرد و اين را نسىء گفت. چنان كه گفت: إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيادَةٌ فِي الْكُفْرِ،: 37- تا- يُحِلُّونَهُ عاماً وَ يُحَرِّمُونَهُ عاماً: 37 «2». پس اين را برگرفت، و گفت عزّ و جلّ بر عقب اين:
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ:
36- الى قوله- ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ.: 36 «3» و اين از بهر آن گفته آمد تا بدانى كه اين تاريخ از آسمان آمدست. و ازان وقت باز كه خلق اندرين جهان پيدا آمد اين تاريخ همچنين مىراندند تا امروز.
و چنين گويند كه گروهىاند بشام اندر كه علىّ بن ابى طالب رضى اللَّه «4» دشمن دارند و زو تبرّا كنند و تولّى بمعاويه كنند، تاريخ ايشان ازان وقت وفات معاويه است «5».
و گبركان تاريخ خويش را از وقت مقتل يزدجرد بن شهريار دارند كمملكت عجم بر دست او برفت، گرفتهاند «6». و بر گبركان هيچ كار ازان بزرگتر نبود كه اين ملكت ايشان از دست ايشان برفت. و السّلام.
«7» چون سال دوم ببود از هجرت پيغامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم)، اين آيتهاى صبر كه همىآمد منسوخ شد و آيتهاى قتال آمد، چنانك همىگويد:
(1)- شمردندى. (خ) (2)- التوبة 37 (3)- التوبة 36 (4)- را، رضى اللَّه عنه. (صو)- را. (صلوات اللَّه عليه). (خ) (5)- معاوية بن ابى سفيان است. (خ. نا) (6)- «گرفتهاند» در نسخ ديگر نيست و زايد است. (7)- در نسخههاى «خ» و «نا» اين مطلب را عنوان است: آمدن فرمان پيغامبر (عليه السلام) بحرب كردن با كافران. و در نسخه «صو» چون نسخه متن عنوان ندارد.