استفاده مى كرد.(1) ابوسليمان سجستانى ضمن نقل سخنان گوناگونى از وى، متن ده فصلى راكه او به عنوان آداب ملوك نوشته وبه عضدالدوله تقديم كرده،آورده است.(2)
ميان او و سيد رضى دوستى برقرار بود و ابن ابى الحديد نقل مى كند كه ابو اسحاق نامه اى به شعر براى سيدرضى فرستاد و سيد رضى نيز پاسخ او را به شعر داد كه مطلع آن چنين است:
دوستى سيد رضى با ابو اسحاق به حدى بود كه چون ابواسحاق از دنيا رفت سيد رضى مرثيه اى براى او ساخت كه مطلع آن چنين است:
و چون مردم سيد رضى را به خاطر مرثيه سرايى براى يك صابئى مذمت كردند او در پاسخ گفت: من فضل او را مرثيه گفته ام.(4)
گفته مى شود كه در زمان القاهر عباسى با صابئين بدرفتارى مى شد ولى در زمان المطيع و الطائع كه ابواسحاق بن هلال وزارت داشت بخشنامه اى صادر شد كه طبق آن با صابئين كه در حران و رقه و دياربكر و بغداد زندگى مى كردند، خوشرفتارى مى شد.(5)
9 ـ عمران صابئى: او يكى از متكلمين و علما صابئين در عهد مأمون بود و در مجلسى كه مأمون در حضور امام رضا(ع) ترتيب داده بود و در آن سران دانشمندان مذاهب مختلف از يهود و نصارى و صابئين و مجوس شركت داشتند، عمران در رأس صابئين بود و چون امام رضا صحبتهاى خود را با علما يهود و نصارى به پايان رسانيد، فرمود: اگر در ميان شما كسى هست كه مخالف اسلام است و بخواهد سؤالى
1 - ابن خلكان ، وفيات الاعيان ج 1 ص 35 2 - سجستانى، صوان الحكمه ص 344 3 - ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه ج 1 ص 37 4 - وفيات الاعيان ج 1 ص 36 5 - دائرة المعارف الاسلاميه ج 14 ص 90