تفسیر کوثر

یعقوب جعفری

جلد 4 -صفحه : 149/ 134
نمايش فراداده

خور يك جامعه متمدن مى داند و اينكه عرب جاهلى بتواند كبيسه كند بعيد مى شمارد.(1)

ما تصور مى كنيم كه نظر ابومعشر بلخى و بيرونى در بيان انگيزه نسيئى درست و مطابق با شواهد و قرائنى است كه در دست است و عمل نسيئى يك نوع كبيسه كردن براى تثبيت موسم حج در يك فصل مناسب از سال بود كه هم هوا خوب باشد و هم ميوه ها و محصولات ديگر به دست آمده باشد و هم مبادلات بازرگانى به خوبى انجام گيرد. بعضى از شواهد و قرائنى كه اين نظريه را تأييد مى كند، عبارتنداز:

1ـ در قرآن كريم در آيه اى كه قبل از آيه نسيئى است روى دوازده گانه بودن ماهها تأكيد بسيار شده است و اين مى رساند كه قرآن هرگونه عملى را كه موجب افزايش تعداد ماهها باشد نفى مى كند و مى توان گفت كه آيه ناظر بر عمل كبيسه كردن ماههاست كه در بعضى از سالها تفاضل حاصل از ماههاى قمرى را جمع مى كردند و آن را يك ماه به حساب مى آوردند و در آن سال تعداد ماهها به سيزده تا مى رسيد. بنابر اين آيه نسيئى و آيه قبل از آن در مقام نفى كردن عملى است كه تعداد ماهها را از دوازده تا افزايش مى دهد و اين معنى جز با نظريه كبيسه كردن براى تطبيق سالهاى قمرى و شمسى جور در نمى آيد. بخصوص اينكه پيشتر نقل كرديم كه طبق گفته بعضى از لغت شناسان واژه نسيئى به نوعى افزايش و زيادت نيز دلالت دارد.

2ـ اگر اسامى ماههاى قمرى راكه هم اكنون نيز مورد استعمال است مورد توجه قرار بدهيم خواهيم ديد كه چند تا از آنها ناظر بر فصول سال است مانند ربيع كه به معناى بهار است و جمادى كه به معناى يخ بستن آبست و رمضان كه به معناى شدت گرما است.(2)

1 ـ تاريخ نجوم اسلامى، ص 118 به بعد.

2 ـ البته رمضان در بعضى از روايات يكى از نامهاى خدا معرفى شده ولى به هرجال معنى لغوى آن همان است كه گفتيم.