صفحه ى 333
اين داستان نشان مى دهد كه گاه انسان به حدّى سقوط مى كند كه موعظه ى انبيا عليهم السلام هم در او كارساز نمى شود، بلكه به پيروان آنها نسبتِ اراذل مى دهد و در برابر قهر الهى به كوه پناه مى برد!
1- قرآن بهترين منبع براى آشنايى با تاريخ بشر است. «تِلْكَ...»
2- بسيارى از بخش هاى تاريخ، براى انسان پنهان مانده كه يكى از آنها تاريخ حضرت نوح است. «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ»
3- پيامبر اسلام و مردم، جز از طريق وحى راهى براى آشنايى با تاريخ نوح عليه السلام نداشتند. «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ»
4- سالم ترين و مفيدترين اخبار تاريخى را بايد از طريق وحى دريافت كرد، زيرا از سرچشمه ى علمِ بى نهايتى است كه هيچ گونه حادثه، فشار و غفلتى در ناقل آن وجود ندارد. «أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ»
5- ميزان علم غيب انبيا عليهم السلام به همان مقدارى است كه خداوند در اختيار آنان قرار داده است. «أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ»
6- تاريخ و سرگذشت انبياى قبل، بهترين تسلّى براى رهبران بعد است. «فَاصْبِرْ»
7- صبر و تقوى هر دو لازم و شرط پيروزى است. «فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ،» به جاى «فاصبر انّ العاقبة للصابرين»
8- سر انجام، حقّ پيروز و باطل رفتنى است. «إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ»
وَ إِلى عادٍ أَخاهُمْ هُوداً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ
و به سوى قوم عاد، برادرشان هود (را فرستاديم، او به مردم) گفت: اى قوم من! (تنها) خدا را بپرستيد كه هيچ معبودى جز او براى شما نيست. (شما در پرستش بت ها به خطا مى رويد و) شما جز اهل افترا و تهمت نيستيد.