(خداوند) آنچه را كه در (آينده ) پيش روي آنان و يا گذشته ي آنهاست مي داند و آنان (فرشتگان ) جز براي كسي كه خداوند رضايت دهد، شفاعت نمي كنند واز ترس او (پروردگار) بيمناكند.
((خوف )) يعني ترس از گناه ، ولي ((خشيت )) به معناي ترس از عظمت الهي است ، ترسي كه با تعظيم و احترام همراه باشد.
در روايات آمده است كه مراد از ((من ارتضي )) يعني كسي كه دين او مورد رضايت است ، هر چند گناهكار باشد، زيرا شخص با ايمان به خاطر توبه اي كه پس از گناه مي كند، مورد لطف قرار گرفته و مشمول شفاعت واقع مي شود. (695)
1- تسليم بي چون و چرا بودن ، در برابر خدايي ارزش دارد كه به همه چيز آگاه است . (بامره يعملون ، يعلم ) توجّه به اينكه خداوند همه چيز را مي داند سبب تسليم همراه با خشيت مي شود.)
2- علم خداوند نسبت به گذشته و آينده يكسان است ، بخلاف علم انسان كه فقط نسبت به گذشته است . (يعلم ما بين ايديهم و ما خلفهم )
3- بندگي و تسليم در برابر خداوند، سبب داشتن مقام شفاعت است . (عباد مكرمون ، لا يسبقونه ، يشفعون )
4- فرشتگان نيز اهل شفاعت هستند. (لا يشفعون الاّ لمن ارتضي )
5- شفاعت ، لياقت مي خواهد. كساني مشمول شفاعت واقع مي شوند كه خداوند از دين آنها راضي باشد. (الاّ لمن ارتضي )
6- معرفت بيشتر به خداوند بايد سبب خشيت فزونتر باشد. (و هم من خشيته مشفقون ) (مقام عصمت ، مانع از خشيت از خداوند نيست .)
695-تفاسير صافي و نورالثقلين ; توحيد صدوق ص 408