همانا از سوي پروردگارتان ، مايه هاي بينش و بصيرت ، (كتب آسماني و دلائل روشن ) براي شما آمده است . پس هر كه بصيرت يافت ، به سود خود اوست و هر كس كوري گزيد، به زيان خويش عمل كرده است و من نگهبان و ضامن (ايمان شما به اجبار) نيستم .
از آيه ي 95 تا اينجا در معرّفي خدا و انتقاد از شرك بود، اين آيه به منزله ي نتيجه و خلاصه ي آيات گذشته است .
مشابه اين آيه در قرآن زياد است كه نتيجه ي ايمان وكفر، خوبي وبدي ، يا بصيرت وكوردلي انسان را متوجّه خود او مي داند. همچون :.
(لها ما كسبت وعليها ما اكتسبت ) (435) .
(من عمل صالحا فلنفسه ومن اساء فعليها) (436) .
(ان أحسنتم أحسنتم لانفسكم و ان أساتم فلها) (437) .
1- با نزول قرآن ، راه عذري بر هيچ كس باقي نمانده است . (قد جائكم بصائر)
2- مردم در انتخاب راه ، آزادند. (من أبصر ... و من عمي )
3- آگاه كردن مردم ، از شئون ربوبيّت الهي است . (بصائر من ربّكم )
4- سود ايمان و زيان كفر مردم ، به خودشان برمي گردد نه خدا. (فلنفسه ... فعليها)
5- كيفر گروهي از مردم ، نشانه باطل بودن تعاليم انبيا نيست ، بلكه نشانه ي كوردلي خود آنان است . (و من عمي )
6- وظيفه ي پيامبر، ابلاغ است نه اجبار. (ما أنا عليكم بحفيظ)
435-بقره ، 286
436-فصّلت ، 46
437-اسراء ، 7