و زندگي دنيا جز بازي و سرگرمي نيست و البتّه خانه ي آخرت ، براي تقوا پيشگان بهتر است . آيا نمي انديشيد?.
اگر دنيا مزرعه ي آخرت قرار نگيرد، بازيچه مي شود و مردم مانند كودكاني كه سرگرم به اسباب بازي هايي چون مال و مقام و مانند آن شده اند. مثل صحنه ي نمايش كه يكي لباس شاه مي پوشد، ديگري نقش نوكر را بازي مي كند و سوّمي وزير مي شود، ولي ساعتي بعد كه همه ي لباسها و نقش ها كنار مي رود، مي فهمند كه همه ي عناوين ، خيالي بيش نبود.
خير بودن آخرت به خاطر آن است كه هم لذّت هايش آميخته به رنج نيست و هم زودگذر و موهوم و خيالي نيست .
با توجّه به آيات ديگر قرآن ، نبايد اين آيه را دعوت به رهبانيّت و ترك دنيا دانست .
كلمه ي ((لعب )) به كاري گفته مي شود كه قصد صحيحي در آن نباشد و كلمه ي ((لهو)) به كاري گفته مي شود كه انسان را از كارهاي مهم و اصلي باز دارد. (299) .
شباهت دنيا به لهو و لعب از جهاتي است :.
الف : دنيا مثل بازي ، مدّتش كوتاه است .
ب : دنيا مثل بازي ، تفريح و خستگي دارد و آميخته اي از تلخي و شيريني است .
ج : غافلان بي هدف ، بازي را شغل خود قرار مي دهند.
د: دنياگرايي مثل بازي ، انسان را از اهداف مهم باز مي دارد.
1- دنيا محوري ، فكري كودكانه و پوچ است . (لهو ولعب معمولا كار كودكان است و سرگرم شدن به دنيا انسان را از آخرت باز مي دارد) (لهو ولعب )
2- راه نجات از حسرت آخرت ، فكر و تعقّل است . (يا حسرتنا... أفلا تعقلون )
3- خردمند، فريب دنيا را نمي خورد. (و للدّار الاخره خير... أفلا تعقلون )
4- بكار نگرفتن انديشه ، زمينه توجّه به دنيا وغفلت از آخرت است . (أفلاتعقلون )
5- غفلت از آخرت ، سبب توبيخ است . (أفلا تعقلون )
6- تعقّل و تقوا، ملازم يكديگرند. (يتّقون أفلاتعقلون )
299-مفردات راغب