هر كس پيوسته زندگي دنياي زودگذر را بخواهد، به مقداري كه بخواهيم و براي هركه اراده كنيم ، در اين دنيا بشتاب فراهم مي كنيم ، سپس جهنّم را برايش قرار مي دهيم كه با شرمندگي وطردشدگي ، وارد آن خواهد شد.
از ديدگاه قرآن ، دنياطلبي و دنياگرايي اگر سبب غفلت از آخرت و انحصار خواسته ها در دنيا باشد، نكوهيده است . اين نكته در آيات فراواني مطرح شده است ، از جمله : (يعلمون ظاهرا من الحيوه الدّنيا و هم عن الاخره هم غافلون ) (37) ، (فأعرض عن من تولّي عن ذكرنا و لم يرد الاّ الحيوه الدّنيا) (38) و (أ(رضيتم بالحيوه الدّنيا) (39) در جهان ماديّات نزاع و درگيري زياد است و همه كس به همه آرزوهايش نمي رسد، پس بايد اندازه و سهميه اي باشد كه چه كسي چه مقدار داشته باشد: (عجّلنا له فيها ما نشاء لمن نريد)، امّا در دنياي معنويات ، چون تزاحم و محدوديّتي نيست ، همه صد درصد كامياب مي شوند و راه براي بيشتر هم باز است .
(كان سعيهم مشكورا) (40)
1- دنيا زودگذر است . (العاجله)
2- انسان ، با اراده خلق شده ودر انتخاب آزاد است ، ولي اراده ي الهي اصل است . (يريد... لمن نريد)
3- آنچه زشت است ، خصلت دنياگرايي است ، نه اصل دنيا. (كان يريد العاجله )
4- خواست انسان بي حدّ و حصر است ، پس بايد در چهارچوب اراده ي الهي محدود شود. (ما نشاء)
5- همه ي دنياخواهان به دنيا نمي رسند. (لمن نريد)
6- دنياطلبان دو دسته اند: برخي دنيا و آخرت را مي بازند، (خسر الدنيا و الاخره) بعضي به بخشي از خواسته هاي دنيايي شان مي رسند. (عجّلنا له فيها ما نشاء)
7- دنياطلبان و صاحبان اهداف مادّي ، شايد به مقداري از نام و نان برسند، ولي قيامتشان تباه است . (جعلنا له جهنّم )
8- پايان دنياطلبي ، پشيماني و دوزخ است . (جعلنا له جهنّم )
9- دنياطلبان ، هم در آتش مي سوزند (عذاب جسمي )، هم تحقير مي شوند (عذاب روحي ). (يصليها مذموما مدحورا)
37-روم ، 7
38-نجم ، 29
39-توبه ، 38
40-اسراء، 19