مردان و زنانِ منافق، از يكديگرند )از يك قماشند(، به منكر فرمان مى دهند و از معروف نهى مى كنند و دستهاى خود را )از بخشش و انفاق( مى بندند. خدا را فراموش كرده اند، پس خداوند نيز آنان را فراموش كرده است. همانا منافقان، همان فاسقانند.
در صدر اسلام، زنان منافقى بودند كه همچون مردان در فساد مؤثر بودند.
سؤال: خداوند كه فراموشى ندارد، و ما كان ربّك نسيّاً (114) پس اين آيه كه مى فرمايد: خداوند آنان را فراموش كرد، به چه معنايى است؟
پاسخ: نسبت دادن فراموشى به خداوند، مجازى است، يعنى خداوند با آنان مثل فراموش شده ها عمل مى كند )نه آنكه فراموششان كند(.
امام رضاعليه السلام فرمود: كيفر كسى كه خدا وقيامت را فراموش كند، آن است كه خود را فراموش كند. (115) وحضرت على عليه السلام فرمود: فراموش كردن خداوند آن است كه آنان را از خير محروم كند. (116)
1- زن و مرد هر دو، در اصلاح يا فساد جامعه نقش دارند. المنافقون، المنافقات
2- بعضى از منافقان نقش رهبر دارند و بعضى ديگر، تأثيرپذيرند. بعضهم من بعض )نفاق داراى مراتبى است(
3- اهلِ نفاق با درجات مختلفشان، اصول و عملكردهاى مشتركى دارند. بعضهم من بعض
4- منافقان، هرچند سوگند بخورند كه از شمايند، باور نكنيد، زيرا آنان جزء باند خودشانند. بعضهم من بعض
5 - ميان منافقان رابطه اى قوى مى باشد. بعضهم من بعض
6- اشاعه ى فحشا و دعوت به منكرات و نهى از خوبى ها، نشانه ى نفاق است. يأمرون بالمنكر و ينهون عن المعروف
7- در فرهنگ منافقان، خير رسانى وجود ندارد. يقبضون ايديهم
8 - تركِ امر به معروف، نهى از منكر و انفاق در راه خدا، نشانه ى فراموش كردن خداست. نسوا اللَّه
9- محروميّت از لطف الهى و فراموش شدن، نتيجه ى فراموش كردن خداوند است. فنسيهم
10- كيفرهاى الهى، با كردار انسان متناسب است. نسوااللَّه فنسيهم
11- منافقان در محاسبات خود، مردم را در نظر مى گيرند، نه خدا را. نسوااللَّه
12- نفاق و دوروئى، فسق است. هم الفاسقون
114-مريم، 64.
115-تفسير نورالثقلين.
116-تفسير برهان.