براي انسان فرشتگاني است كه پي درپي او را از پيش رو و از پشت سر از فرمان خداوند حفاظت مي كنند. همانا خداوند حال قومي را تغيير نمي دهد تا آنكه آنان حال خود را تغيير دهند و هرگاه خداوند براي قومي آسيبي بخواهد پس هيچ برگشتي براي آن نيست و در برابر او هيچ دوست و كارساز و حمايت كننده اي براي آنان نيست .
((معقبات )) جمع ((معّقبه)) است و حرف تاء آن براي تأ نيث نيست ، بلكه براي مبالغه است . مثل علامه، لذا فاعل ((ب فظونه )) مذكر آمده است .
البته مراد از ((معقبات )) تعقيب انسان نيست تا با كلمه ((بغ يديه )) منافات داشته باشد، بلكه منظور، تعاقب و پي درپي آمدن ملائكه شب و روز است .
مراد از ((امر اللّه )) در اين آيه قهر و عذاب الهي نيست ، زيرا معنا ندارد كه فرشتگان انسان را در برابر كيفر الهي حفاظت كنند، بلكه مراد خطرات و حوادث طبيعي است . چون طبيعت مخلوق خداست و آنچه در آن بگذرد نيز به خواست و اراده ي او مي باشد.
در آيات و روايات متعدّد از فرشتگاني ياد شده كه مأ مور حفظ جان انسان و ثبت كارهاي او هستند و از آنان در برابر خطراتي كه مورد اراده ي حتمي خداوند نيست محافظت مي نمايند. البته بنابر مستفاد از روايات ، همينكه اراده ي قطعي خداوند رسيد، فرشتگان محاف1 مأ موريت حفاظت را رها و انسان را به دست اجل حتمي الهي مي سپارند. بنابراين امر و فرمان خداوند دوگونه است ، حتمي و غيرحتمي (قضا و قدر) و فرشتگان فقط انسان را از حوادث غير حتمي حفظ مي كنند، بديهي است كه اين حفاظت باعث سلب اختيار از انسان نمي شود و سرنوشت انسانها و امت ّها همچنان در اختيار خود آنهاست .
حفاظت فرشتگان هم از جان انسانهاست و هم از اعمال و رفتار آنها (ان عليكم گ افظغ يرسل عليكم حفظه) و هم از ايمان و فكر آنها در برابر انحرافات و وساوس شيطاني ، زيرا (ب فظونه ) هم شامل روح مي شود و هم شامل جسم .
امام سجاد (ع) با اشاره به اين آيه فرمودند: گناهاني كه نعمت ها را تغيير مي دهند عبارتند از: ظلم به مردم ، ناسپاسي خداوند و رهاكردن كارهاي خيري كه انسان به آن عادت كرده است .. (178) اين آيه در مورد جوامع بشري است ، نه تك تك افراد انساني . يعني جامعه ي صالح ، مشمول بركات خداوند و جامعه ي منحرف ، گرفتار قهر الهي مي شود. اما اين قاعده در مورد فرد صالح و انسان ناصالح صادق نيست ، زيرا گاهي ممكن است شخصي صالح باشد ولي بخاطر آزمايش الهي ، گرفتار مشكلات شود و يا اينكه فردي ناصالح باشد ولي به جهت مهلت الهي ، رها گردد.
1- خداوند انسان را رها نمي گذارد. (له معقبات )
2- گروهي از فرشتگان الهي ، محافظ انسانها هستند. (له معقبات )
3- خداوند انسان را از حوادث غير مترقّبه حفظ مي كند، (له معقبات ب فظونه ) نه از حوادثي كه با علم وعمد براي خود بوجود مي آورند. (ان اللّه لايغفّ مابقوم )
4- خطرات وحوادث گوناگون ، انسان را احاطه كرده است .(من بغ يديه ومن خلفه )
5- خداوند نعمتي را كه عطا فرمايد پس نمي گيرد، مگر آنكه مردم ، آن نعمت را ناسپاسي كنند. (ان اللّه لايغفّ ما بقوم )
6- به سراغ شانس و بخت اقبال و فال و نجوم نرويد، سرنوشت شما به دست خودتان است . (حط يغفّوا ما بانفي ك م )
7- حفاظت خداوند تا زماني است كه انسان ، كفران نعمت نكند وگرنه از لطف الهي محروم و به حال خود رها خواهد شد. (اذا اراد اللّه بقوم سوء ا)
8- برخورداري از نعمت هاي ظاهري و بيروني ، وابسته به كمالات نفساني و حالات دروني است . (حط يغفّوا ما بانفي ك م ) (179)
9- اراده ي خداوند بالاتر از همه ي اراده هاست . (اذا اراد اللّه بقوم سوء ا فلامردّ له )
178-تفسير نورالثقلين
179-در جاي ديگر مي فرمايد: (و لو ان ّ اهل القري امنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء والارض ) اعراف ، 96