پس آيا كسي كه مي داند آنچه از جانب پروردگارت بسوي تو نازل شده حق است ، مانند كسي است كه نابيناست ? همانا تنها صاحبان خرد پند مي گيرند.
در آيه قبل به كساني كه دعوت حيات بخش انبيا: را اجابت مي كنند اشاره شد، اين آيه وآيات بعد، آثار استجابت آن دعوت را بيان مي فرمايد.
هر كدام از فطرت ، عقل و علم در انسان ، مغز و لبّي دارند كه گاه بواسطه عادات ، رسوم ، خرافات ، غرائز، روي آنها پوشيده مي شود، لذا انسان بايد دائما متوجه آن هسته ي مركزي و لب ناب آنها باشد.. (231) سيماي خردمندان در قرآن .
واژه ((اولوا الالباب )) 16 مرتبه در قرآن آمده و هر مرتبه همراه با يك كمال و وصفي بيان شده است . از جمله :.
1- راز احكام را مي فهمند. (و لكم ص القصاص حيوه يا اوض الالباب ) (232)
2- آينده نگر هستند. (تزودّوا فان ّ خف الزّاد التقوي واتقون يا اوض الالباب ) (233)
3- دنيا را محل عبور و گذر مي دانند نه توقف گاه و مقصد. (لاوض الالباب الذين ... يتفكرون ص خلق السموات والارض ربنا ما خلقت هذا باطلا) (234)
4- از تاريخ ، درس عبرت مي گيرند. (لقد كان ص قصيك م عقه لاوض الالباب ) (235)
5- بهترين و برترين منطق را مي پذيرند. (الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه ... اولئك هم اولوا الالباب ) (236)
6- اهل تهجد وعبادت مي باشند. (امّن هو قانت آناء الليل ... اچ ا يتذكر اولوا الالباب ) (237)
1- قرآن انسان بي خبر از حق را نابينا مي داند. به جاي ((كمن هو لايعلم )) فرموده است (كمن هو اعمي )
2- عقلي كه انسان را به حقانيت كتاب آسماني نرساند، عقل نيست . (اچ ا يتذكر اولوا...)
3- دين مطابقت فطرت انسان هاست ، تنها تذكر لازم است تا غفلت زدايي شود. (اچ ا يتذكر...)
4- علم مفيد، محصول تعقل و تذكر است . (من يعلم ، يتذكر اولوا الالباب )
5- براي رسيدن به عقل سليم و فطرت خالص بايد گناه و غفلت را از خود دور كرد. (اچ ا يتذكر اولوا الالباب )
231-تفسير فرقان 2 بقره ، 3179 بقره ، 197
232-آل عمران ، 191
233-يوسف ، 2111 زمر، 318 زمر، 9