و اگر به خداوند و پيامبر و آنچه بر او نازل شده ايمان مي آوردند، هرگز آنان (كافران ) را (سرپرست و) دوست خود نمي گرفتند، ولي بسياري از آنان فاسقند.
در معناي اين آيه ، چند احتمال داده اند، از جمله :.
الف : اگر يهود مسلمان مي شدند، كفّاررا ولي ّ خود قرار نمي دادند. (159) .
ب : اگر يهود، به موسي (ع) وتورات ايمان داشتند، هرگز مشركان را ولي ّ خود نمي گرفتند. (160) .
ج : اگر كفّار و مشركان مسلمان مي شدند، يهود آنان را دوست خود انتخاب نمي كرد. (161) .
ظاهر آيه با توجّه به آيات قبل ، احتمال اوّل را تقويت مي كند.
1- ايمان آوردن اهل كتاب ، چنان بعيد است كه به يك آرزو مي ماند. (ولو كانوا يؤمنون ...) (كلمه ي ((لو))، در موردي به كار مي رود كه كار نشدني باشد، مانند پيرمردي كه بگويد: اگر جوان مي شدم !)
2- كسي كه به خدا و پيامبر ايمان قلبي داشته باشد، حاضر نيست ولايت غير الهي را بپذيرد. (لو كانوا يؤمنون ... مااتّخذوهم اولياء ) (راه رسيدن به استقلال واقعي و رهائي از سلطه ي كفّار، ايمان است )
3- فسق و بي ايماني ، سبب پذيرش سلطه ي كفّار است . (لو كانوا يؤمنون ... ما اتّخذوهم اولياء )
4- ايمان ، با ولايت كفار سازگار نيست . سلطه پذير سازشكار، بي دين و فاسق است . (لو كانوا يؤمنون ... ولكن كثيرا منهم فاسقون )
5- فسق ، با ايمان در تعارض است . (لو كانوا يؤمنون ... ولكن ... فاسقون )
159-تفسير نمونه
160-تفسير روح المعاني
161-تفسير نمونه