و در آن شهر نه دسته (و گروه ) بودند كه در آن سرزمين فساد مي كردند و اهل اصلاح نبودند.
كلمه ي ((رهط)) به دسته اي گفته مي شود كه ميانشان رابطه ي گرمي باشد.. (496) كلمه ي ((تطير)) از ((طير)) به معناي پرنده است . مردم عرب هنگام سفر، پرنده اي را رها مي كردند كه اگر به سمت راست مي پريد (اين كار را به فال نيك مي گرفتند و) سفر مي كردند و اگر به سمت چپ مي پريد (فال بد مي زدند و) سفر را تعطيل مي كردند.. (497) در اسلام ، فال بد زدن (به نام طيره ) شرك دانسته شده است . فال بد، رها كردن دلايل اصلي و رفتن به سراغ خرافات است .
فال بد زدن به انبيا، در قرآن مكرّر آمده است : فرعونيان بدبختي ها را از موسي مي دانستند;(يطّطيّروا بموسي ) (498) به حضرت عيسي مي گفتند: (انّا تطيّرنا بكم ) (499) در اين آيه نيز مي فرمايد: به صالح گفتند: (اطّيّرنا بك ).
جمله ي ((بل انتم قوم تفتنون )) را چند نوع معنا كرده اند:.
الف : شما توسط عوامل خدعه گر فريب خورده ايد كه اين گونه مقاومت مي كنيد. (بنا بر اينكه ((فتنه )) به معناي فريب و خدعه باشد).
ب : شما با حوادث تلخ آزمايش مي شويد. (اگر مراد از فتنه ، امتحان وآزمايش باشد).
ج : شما به خاطر لجاجت كيفر مي شويد. (بنا بر اينكه مراد از فتنه ، عذاب باشد).
1- پيامبر اسلام و مسلمين بدانند كه انبياي گذشته و يارانشان چگونه تحقير مي شدند، پس سختي ها را تحمّل كنند. (قالوا اطّيّرنا)
2- فال زدن ، تاريخي بس طولاني دارد. (كسي كه به خدا و حكمت الهي ايمان نداشته باشد، به خرافات روي مي آورد). (اطّيّرنا)
3- در نظامي كه علم و ادب و منطق و وحي ، حاكم نباشد، چهره هايي كه مايه ي بركت هستند مايه ي بدبختي معرّفي مي شوند. (اطّيّرنا بك )
4- حضور انبيا، به معناي محو مشكلات طبيعي و روزمره نيست . (اطّيّرنا بك )
5- تلخي ها و ناگواري ها، هر يك دلايل حكيمانه اي دارد كه خداوند قرار داده است . (طائركم عنداللّه )
6- برخورد با انبيا، يك آزمايش الهي است . (تفتنون )
496-التحقيق في
497-تفسير كشّا
498-اعراف ، 13
499-يس ، 18