و (اگر به آنان نگاه مي كردي ) آنان را بيدار مي پنداشتي (زيرا چشمانشان باز بود،) در حالي كه آنان خواب بودند و ما آنان را به پهلوي راست و چپ مي گردانديم (تا بدنشان سالم بماند) و سگشان دست هاي خود را بر آستانه ي غار نهاده بود (و نگهباني مي داد) اگر نگاهشان مي كردي ، پشت كرده و از آنان مي گريختي و سرتاپا، پراز ترس از آنان مي شدي .
به گفته ي تفسير مجمع البيان ، ظاهر جمله ي ((وكلبهم باسط زراعيه )) آن است كه سگ 3
9- سال زنده بود و پاسباني مي داد.
آري ، اگر خدا اراده كند، در يك غار، با تار عنكبوتي پيامبرش را حفاظت و كافران را مأيوس و پشيمان مي كند، و در غار ديگر، با نشستن و نگهباني سگي ، مؤمناني را از دست ظالمي حفظ مي كند.
1- يكي از نعمت هاي خدا، غلتيدن انسان در خواب است . (نقلّبهم )
2- خداوند سبب ساز و سبب سوز است وتغيير عوامل وآثار، از آيات الهي است . (تحسبهم ايقاظا و هم رقود) (خداوند خواب اصحاب كهف را از نظر كمّي از چند ساعت به 309 سال و از نظر كيفي نيز به خوابي كه چشم ها باز و در حدقه مي چرخد، تغيير داد.)
3- گاهي حيوانات نيز مأمور اهداف الهي اند. از نقش حيوانات در زندگي بشر غافل نباشيم . (و كلبهم باسط)
4- شكل وقيافه ي افراد، معيار شناخت صحيح نيست ، چه بسا قيافه اي كه مردم از آن مي گريزند، ولي از اولياي خدا باشد. (239) (لو اطّلعت عليهم لولّيت منهم فرارا)
239-شايد ترس و وحشت ، ناشي از تغيير قيافه ي آنان ، به خاطر حفظشان بوده كه كسي جرأتنزديك شدن به آنها را نداشته باشد