تفسیر نور سوره الکهف

محسن قرائتی‏

نسخه متنی -صفحه : 111/ 24
نمايش فراداده

آيه: 22 سَيَقُولُونَ ثَلَاثَةٌ رَّابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَيَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَيْبِ وَيَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَثَامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِم مَّا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّ ا مِرَاء ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِيهِم مِّنْهُمْ أَحَدًا

ترجمه:

بزودي خواهند گفت : (اصحاب كهف ) سه نفر بودند، چهارمينشان سگشان بود و (عدّه اي ) گويند: پنج نفر بودند، ششمين آنان سگشان بود. (اين سخني بي دليل و) پرتاب تير گمان به گذشته اي ناپيداست . و (عدّه اي ديگر) گويند: هفت تن بودند و هشتمين آنان سگشان بود. بگو: پروردگارم به تعدادشان داناتر است (و شمار) آنان را جز اندكي ، كسي نمي داند. پس درباره ي آنان جز به ظاهر (و آنچه آشكار كرده ايم )، مجادله مكن و درباره ي ايشان از هيچ كس از (اهل كتاب ) نظر مخواه .

نکته ها

در مورد ((رابعهم )) و ((سادسهم ))، كلمه ي ((واو)) نيامده است ، ولي همراه ((ثامنهم ))، ((واو)) آمده است ، شايد به اين جهت كه نظريّه ي سه نفر يا پنج نفر بودن آنان ، از نااهلان است كه خدا هم تعبير ((رجما بالغيب )) دارد، ولي نظريّه ي هفت تن بودن از مؤمنان و اهل دقّت است . (240) از اين رو، كلمه ي ((رجما بالغيب )) نيامده وبه احترام آنان ، ميان اصحاب كهف و سگشان با واو عاطفه فاصله شده است .

اگر حركت ها با ارزش وانسان ها هدف داشته باشند، وابسته ها و متعلّقات و حتي حيوانات همراه نيز بايد به حساب آيند. چون حيوان بودن و نجس بودن دليل بر بي ارزشي نيست . در اين آيه سه بار از سگ ياد شده و در آيه ي 18 نيز به نقش مثبت سگ اصحاب كهف اشاره شده است . (وكلبهم باسط ذراعيه بالوصيد) در آيات مختلف اين سوره از حدس گرايي انتقاد شده است : (ربّكم اعلم بمالبثتم ) آيه 19، (ربّهم اعلم بهم ) آيه 21، (ربّي اعلم بعدّتهم ) آيه 22 و (قل اللّه اعلم بما لبثوا) آيه 26-

پيام ها:

1- قرآن از آينده خبر مي دهد. (سيقولون )

2- سخن بي دليل نگوييم و به تخمين و حدس تكيه نكنيم . (رجما بالغيب )

3- در موارد غير لازم بايد از بحث و جدل چشم پوشيد. (لا تمار فيهم ...)

4- به جاي انديشيدن به عدد، به هدف بينديشيد و دنبال دانستني هاي بي فايده نرويد. (لا تستفت فيهم منهم احدا)

5- دانستن وسؤال از هركسي جايز نيست ، از نااهلان نپرسيم . (لاتستفت ... منهم )

240-اين نظريه را ابن عباس از اميرالمؤمنين (ع) نقل كرده است