1 هم خلافكار را توبيخ كنيم و هم درستكار را تشويق. در آيه قبل خلافكارانى كه در محضر پيامبر صلّى الله عليه وآله بلند صحبت مىكردند توبيخ شدند، اين آيه و آيات بعد، افراد مؤدّب را تشويق مىكند. (انّ الّذين يَغضّون... لهم مغفرة...) آرى، سرزنش وتشويق بايد در كنار هم باشد.
2 ادب ظاهرى، نشانه تقواى درونى است. (الذين يغضّون... امتحن اللّه قلوبهم للتّقوى) (يعنى كسانى كه صداى خود را پايين مىآورند، دلهاى باتقوايى دارند)
3 اكنون كه در محضر پيامبر صلّى الله عليه وآله نيستيم، باز مسئله ادب در زيارت مرقد حضرت و نسبت به جانشينان حضرت همچنان در جاى خود باقى است.
4 ادب هاى مقطعى و لحظه اى نشان دهنده عمق تقوى نيست. (يَغضّون اصواتهم) (فعل مضارع و نشانه استمرار و عميق بودن است)
5 در قرآن هرجا كلمه «مغفرت» و«اجر» آمده، اوّل سخن از مغفرت است. زيرا تا از گناه پاك نشويم، نمى توانيم الطاف الهى را دريافت كنيم. (لهم مغفرة و اجرعظيم)