برگزیده ای از تسنیم

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 177/ 84
نمايش فراداده

آن‏گاه دو نظريه اخير مقبول است و اگر ماههاي حجّ، زماني است كه مي‌توان برخي اعمال حجّ را در آن به‏جا آورد، قهراً همه‏ذيحجّه مراد است، چون تا پايان ذيحجّه مي‌توان مانده اعمال را انجام داد. ظاهر آيه نيز اين است كه همه سه ماه، ظرف زماني اعمال حجّ است و تأخير اختياري طواف زيارت و طواف نساء نيز ثمره‏فقهي آن است و درباره احرام در اين سه ماه، گرچه فقها به عدم‏جواز احرام در غير آن فتوا داده‌اند، ظاهر آيه چندان ارتباطي با مطلق احرام (به‏طوري كه احرام عمره مفرده را دربرگيرد) ندارد.[1]

توضيح: يك. عمره مفرده موقّت نيست؛ يعني زمان مخصوصي ندارد و در طول سال مي‌توان آن را امتثال كرد.

دو. عمره تمتع داخل در حج است و حكم حج را دارد.

سه. حج، اعم از اِفراد، قِران و تمتّع موقّت است؛ يعني در خارج آن وقت صحيح نيست.

چهار. موقّت يا موسَّع است يا مضيَّق. برخي از اعمال حجّ موسع است و برخي ديگر مضيق؛ امّا موسَّع مانند عمره تمتّع و برخي اعمال حج و امّا مضيق نظير وقوف به عرفه در زمان محدود.

پنج. معناي «اشهر حج» اين است كه حج در غير اين ماهها صحيح نيست؛ نه آنكه اين ماهها مخصوص حجّ باشد و غير حجّ مانند عمره مفرده در آن صحيح نباشد.

2. احكام و مناسك حج

احكام و مناسك حج بر دو گونه است: واجبات و محرّمات. از محرمات حجّ

[1] ـ مسالك الافهام، كاظمي، ج2، ص188؛ فقه القرآن، راوندي، ج 1، ص 282.