اشارات و لطايف - برگزیده ای از تسنیم نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
ذيل آيه ميرساند كه اهل تقوا لبيب و عاقلاند و بيتقوايان، درون تهي و بيعقل كه قرآن از دلهاي آنان چنين ياد ميكند: (واَفئدَتُهُم هَواء).[1]
درجات سهگانه تقوا براساس مراتب و درجات لُبّ و لبيب است. توضيح اينكه لُبّ همان مغز نغز و خالص از هر شوب و آلودگي است.[2] لبيب، انسان درون پر و مصون از التقاط است. لُبّ و عقل نظري خلوص خود را در نزاهت از دخالت وهم و خيال حفظ ميكند و لُبّ و عقل عملي خلوص خويش را در برائت از نفوذ شهوت و غضب به دست ميآورد. تقواي عقل نظر در صيانت برهان علمي از مغالطه وهم و خيال نهفته است و تقواي عقل عملي در حراست عزم عملي از وَسْمه ريا و وَصمه سُمعه و شِين شهوت و نقص غضب تأمين ميشود. هيچ تقوايي بدون لُبّ و عقل حاصل نميشود، چنانكه هر عقلي عامل تقواست، پس درجات تقوا و انواع آن به درجات لُبّ و عقل و انواع آن وابسته است.
اينكه خداي سبحان اولوا الالباب را به تحصيل تقوا فرا خواند: (واتَّقونِ ياُولِي الاَلبب)، با اينكه همگان به آن مكلّفاند، براي آن است كه اين گروه از تقوا بهرهمندند.
اشارات و لطايف
1. ماههاي حجّ
در اينكه مقصود از (اَشهُرٌ مَعلومت) چه ماههايي است، بين مفسّران و فقيهان شيعه و سني، بر حسب اختلاف روايات سه قول مطرح است: