سرّ تعبير از منافع مادي به «فضل الهي»
راز تعبير از نعمتهاي دنيايي و منافع مادّي به فضل الهي آن است كه همه بهرههاي مادي و معنوي كه نصيب انسان ميشود تفضّل خداست نه استحقاق بنده، چون اعمال صالحي كه افراد انجام ميدهند به توفيق و فيض و حول و قوه خداست. چنانچه خداوند به انسان فكر، قدرت و انگيزه عطانميكرد، او نميتوانست كارهاي خير انجام دهد، از اينرو در دعاها اينگونه خدا را ميخوانيم: «ربنا عاملنا بفضلك و رحمتك و لاتعاملنا بعدلك»، زيرا هرچه هست، فضل و زيادي خداست، پس ما در برابر خدا استحقاقي نداريم تا خداوند با عدلش با ما رفتار كند.خلاصه آنكه در صحنه حساب و پاداش و كيفر، حتماً قانوني است كه طبق آن، توزين اعمال از يكسو، ثقل و خفّت ميزان از سوي ديگر و دوزخ و بهشت از سوي سوم محقق ميشود. انسان از نعمتهاي بيشمار الهي برخوردار و به انجام واجبها مأمور و از ارتكاب حرامها منهي است. آنچه دَيْن رسمي بشر در برابر خداوند است همانا شكر در قبال نعمت، امتثال اوامر و اجتناب نواهي است. عنصر محوري اين محاسبات اگر «عدل الهي» باشد انسان گرفتار[1] ـ مانند سوره نحل، آيه 14؛ سوره اسراء، آيه 12؛ سوره توبه، آيه 28 و....