بدل هدي - برگزیده ای از تسنیم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

برگزیده ای از تسنیم - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابتدا به همه حجگزاران تمتع فرمان قرباني داده است، پس اين قرباني فريضه‌اي از فرايض حج تمتع است؛ نه كفاره. نيز اگر كسي اعمال عمره تمتع را انجام داد و با تقصير از احرام بيرون آمد و هيچ‏يك از محرمات احرام را مرتكب نشد و فوراً براي حج تمتع احرام بست، باز بايد در منا قرباني كند، گرچه از محرمات احرام بهره‌مند نشده است.

بدل هدي

كسي كه براي اتمام حج، از مانع دروني (مرض) و بيروني (دشمن) در امان است، بايد حج و عمره را به پايان برساند؛ اگر حج تمتع مي‌گزارد، بايد به اندازه توان در منا قرباني كند و اگر نتوانست، بايد ده روز روزه بگيرد كه سه روز آن در ايام حج و هفت روز آن پس از مراجعت به وطن است: (فَمَن لَم يَجِد فَصِيامُ ثَلثَةِ اَيّامٍ فِي الحَجِّ وسَبعَةٍ اِذا رَجَعتُم).

جمله (فَمَن لَم يَجِد فَصِيامُ ثَلثَةِ اَيّامٍ فِي الحَجِّ وسَبعَةٍ اِذا رَجَعتُم تِلكَ عَشَرَةٌ كامِلَة)، نكات ذيل را دربر دارد:

1. مقصود از (فَمَن لَم يَجِد) نيافتن قرباني[1] يا هزينه آن است نه صرف

[1] ـ از برخي اهل لغت برمي‌آيد كه «قُربان»، چيزي است كه به خداوند عزّ وجلّ نزديك شود.... در حديثي صفت امّت اسلامي در تورات چنين آمده است: قربانهم دمائهم؛ قربان امّتهاي گذشته، ذبح گاو و گوسفند و شتر بود و قربان اين امّت جهاد در راه خداست (لسان العرب، ج1، ص665؛ النهايه، ج4، ص32، «ق ر ب»)، بنابراين مي‌توان گفت در فرهنگ اسلام، اصطلاح قربان ويژه اين امور نيست، بلكه هر كار عبادي كه انسان را به خداوند نزديك مي‌كند، «قربان» نام دارد، از اين رو نه تنها ذبح هدي بلكه نماز، زكات و... هم قربان است: «الصلاة قربان كلّ تقي» (بحار الانوار، ج10، ص99)، «ثمّ إنّ الزّكاة جعلت مع الصّلاة قرباناً لأهل الإسلام» (نهج البلاغه، خطبه 199). اطلاق عنوان قربان بر هر عمل عبادي از قبيل اسماي الهي نيست كه احتمال توقيفي بودن آن مطرح شود. در ذبح هَدْي نيز هديه زائر به خداوند، گوشت و پوست و خون حيوان نيست، بلكه همان تقرّب و عبادت و تقواي اوست و «قرباني»ناميدن گوسفند يا گوشت آن، به عنايت تقواي زائر است كه سبب نزديك شدن و رسيدن نفس مجرد و كاملِ متّحد با تقواي متقي به خداوند متعالي است: «لَن يَنالَ اللّهَ لُحومُها ولادِماؤُها ولكِن يَنالُهُ التَّقوي مِنكُم» (سوره حجّ، آيه 37). تقرب به خدا از اسرار حجّ است، زيرا اعمال حجّ، ظاهري دارد و باطني؛ اعمال ظاهري، مانند سر بريدن حيوان و رمي جمرات، هر يك سرّ و باطني دارند. ذبح گوسفند، صورتي است براي آن حقيقت قرباني؛ يعني تقرّب به سوي خدا كه از اسرار حج است و در ذبح هدي همان تقوا و خلوص زائر است كه به عنوان هديه و تحفه به خدا تقديم مي‌شود، چنان كه دور كننده شيطان سنگريزه‌هاي فراهم آمده از حرم و مشعر نيست و شيطان نيز آن جمره نيست، بلكه رمي جمرات، مظهري از اسرار الهي نهفته در اين عمل است و آن دوري از هواهاي نفساني و وساوس شيطاني است. افزون بر سرّ مزبور، قرآن كريم و رواياتِ معصومان(عليهم‌السلام) براي خشكاندن ريشه گرسنگي و فقر نيز توجهي خاص به قرباني دارند، از اين‏رو پيامبر اكرم(صلّي الله عليه و آله و سلّم) در حجة الوداع همراه خود يكصد قرباني آورد كه بيش از سي‌تاي آن براي حضرت علي(عليه‌السلام) بود (من لا يحضره الفقيه، ج2، ص237) و اين نشان همت والاي ايشان است. امام باقر(عليه‌السلام) فرمود: «إن الله سبحانه يحب إراقة الدماء و إطعام الطعام و اغاثة اللهفان» (وسائل الشيعه، ج24، ص290) كه قرباني و رسيدگي به گرسنگان و محرومان مراد است.

/ 177