تفسير
مفردات
معدودات: «معدود» به معناي شمارشپذير بودن است كه لازم آن اندك بودن است، زيرا اگر چيزي وافر و فراوان بود شمارش آن دشوار است[1]، از همينرو از تعبير (وشَرَوهُ بِثَمَنٍ بَخسٍ دَرهِمَ مَعدودَة)[2]، اندك بودن ثمن آن استظهار شده است. البته اكنون كه مصنوعات رياضي عميق، اشياي» فراوان و بيشمار را به آساني محاسبه ميكند زياني به معناي اين واژه در عهد كهن نميرساند.تحشرون: «حشر»، به معناي خارج كردن و راندن گروهي انسان يا غير انسان از جايگاهشان به سوي جنگ و مانند آن است.[3] سه قيد «برانگيختن»، «سوق دادن» و «اجتماع» در معناي كلمه »حشر ملحوظ است و همين قيود فارق بين حشر و كلمات بعث، سوق و جمع است.[4] برخي گفتهاند: استقصا نشانميدهد هر كلمهاي كه فاء الفعل آن «حاء» و عين الفعل آن «شين» باشد[1] ـ مفردات، ص550، «ع د د»؛ مجمع البيان، ج1 2، ص531. [2] ـ سوره يوسف، آيه 20. [3] ـ مفردات، ص237، «ح ش ر». [4] ـ التحقيق، ج2، ص241، «ح ش ر».