شبهه قبلي، مربوط به امکان ذاتي معاد بود، و اين شبهه، ناظر به امکان وقوعي آن است. يعني هر چند بازگشت روح به بدن، محال عقلي نيست و در فرض آن، تناقضي وجود ندارد ولي وقوع آن، مشروط به قابليت بدن است و ما مي بينيم که پديد آمدن حيات، منوط به اسباب و شرايط خاصي است که مي بايست تدريجا فراهم شود مثلا نطفه اي در رحم، قرار گيرد و شرايط مناسبي براي رشد آن، وجود داشته باشد تا کم کم جنين کاملي شود و به صورت انسان درآيد، ولي بدني که متلاشي شد ديگر قابليت و استعداد حيات را ندارد.
پاسخ اين شبهه اي آن است که اين نظام مشهود در عالم دنيا، تنها نظام ممکن نيست و اسباب و عللي که در اين جهان، بر اساس تجربه، شناخته مي شوند اسباب و علل انحصاري نيستند، و شاهدش اين است که در همين جهان، پديده هاي حياتي خارق العاده اي مانند زنده شدن بعضي از حيوانات و انسانها رخ داده است.
اين پاسخ را مي توان از ذکر چنين پديده هاي خارق العاده اي در قرآن کريم به دست آورد.
شبهه ديگر اين است که براي تحقق يک پديده، علاوه بر امکان ذاتي و قابليت قابل، قدرت فاعل هم شرط است و از کجا که خدا قدرت بر زنده کردن مردگان داشته باشد؟!
اين شبهه واهي، از طرف کساني مطرح شده که قدرت نامتناهي الهي را نشناخته بودند، و پاسخ آن اين است که قدرت الهي، حد و مرزي ندارد و به هر چيز ممکن الوقوعي تعلق مي گيرد، چنانکه اين جهان کران ناپيدا را با آن همه عظمت خيره کننده، آفريده است.
اولم يروا ان الله خلق السموات و الارض و لم يعي بخلقهن بقادر علي ان يحيي الموتي بلي انه کل شيء قدير. احقاف/33، و نيز رجوع کنيد به: يس/81، اسراء/99، الصافات/11، النازعات/27.
مگر نديدند (و ندانستند) خدايي که آسمانها و زمين را آفريده و در آفرينش آنها درمانده است، مي تواند مردگان را زنده کند؟ چرا، او بر هرچيزي تواناست.