امام علی (ع) دومین مفسر آگاه به همه معانی قرآن

علی‏اکبر بابایی

نسخه متنی -صفحه : 11/ 2
نمايش فراداده

امام على(ع) دومين مفسر آگاه به همه معانى قرآن

على‏اكبر بابايى

چكيده

معارف و احكام قرآن در سه سطح و مرتبه قابل فهم و تبيين است و فهم مرتبه كامل آن بدون تبيين نبى‏اكرم(ص) ممكن نيست و تنها كسانى توانِ تفسير همه معارف قرآن را دارند كه همه تبيين‏هاى آن حضرت را دريافت كرده باشند. روايات عامّه و خاصه نشان مى‏دهد كه امام على(ع) همه تنزيل و تأويل و معانى و معارف قرآن را از رسول خدا(ص) دريافت كرده است. بدين‏جهت، امام على(ع) دومين مفسر آگاه به همه معانى قرآن بوده است. در اين مقاله با توجه به آيات قرآن و رواياتى از عامه و خاصه، علم آن حضرت به همه معانى و معارف و احكام قرآن روشن خواهد شد. آن‏گاه با استناد به روايات، تفسيرِ آن حضرت از معارف و احكام قرآن و ويژگى‏هاى مصحف آن حضرت و ديگر آثار تفسيرىِ وى، همراه با نگاهى به اظهارات صاحب‏نظران، مورد بحث قرار گرفته است.

...

عضو پژوهشكده حوزه و دانشگاه

مقدمه

معارف، علوم و احكامى كه قرآن بر آن دلالت يا اشارت دارد، از جهت ظهور و خفاى دلالت آيات و سهولت و صعوبت فهم آن از الفاظ و عبارات قرآن، سطوح و مراتب مختلفى دارند. فهم مرتبه‏اى از آن براى عموم آسان مى‏باشد و آيه «وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنُ لِلذّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدّكِّرِ»[1] و نظايرش[2] گوياى اين مدعاست. از آيات تحدى[3] نيز استفاده مى‏شود كه مرتبه‏اى از معانى و مطالب قرآن حتى براى كافران و مشركان هم قابل فهم است، زيرا پى بردن به اعجاز قرآن و ناتوانى از آوردن سوره‏اى مانند آن بدون فهم مرتبه‏اى از معانى آن امكان ندارد.

مرتبه‏اى نازل‏تر از فهم كامل قرآن را كسانى كه مقدمات لازم و علوم پيش‏نياز تفسير را تحصيل كرده باشند، مى‏توانند تفسير و تبيين كنند، تفاسيرى كه تاكنون براى قرآن كريم نوشته و بخشى از معانى و مطالب قرآن كريم را تبيين و تفسير كرده‏اند، اين ادعا را ثابت مى‏كند، ولى بايد توجه داشت كه قرآن كريم كلام پروردگار متعال است و ظاهر و باطن دارد و معانى و معارف و احكام آن، منحصر به آنچه از ظاهر آيات فهميده مى‏شود، نيست و معارف عميقى در آن نهفته است كه فهمشان نيازمند تبيين نبى‏اكرم(ص) است و بدون تبيين آن حضرت نمى‏توان به آنها دست يافت.

از اين رو، يكى از شئونات پيامبر اكرم(ص) تعليم و تبيين معارف قرآن كريم بوده است. آيات «وَاَنْزَلْنَا اِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَانُزِّلَ اِلَيْهِمْ»[4] و «هُوَ الّذِى بَعَثَ فِى الاُمِييّنَ رَسُولاً مِنْهُم يَتْلُوا عَلَيْهِم آياتِهِ وَ يُزَكِّيِهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمْ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ»[5] بر اين مطلب، دلالت آشكار دارد. پس از آن حضرت نيز، تنها كسانى كه همه تبيينهاى آن حضرت را فراگرفته باشند، به همه معانى قرآن آگاه هستند و توان تفسير همه معارف آن را دارند.

ترديدى نيست كه پيامبر اكرم(ص) به همه معانى و مقاصد آيات كريمه قرآن آگاه بوده و معانى و معارف و احكامى را كه فهمشان بر تبيين آن حضرت توقف داشته، تبيين فرموده است، زيرا در غير اين صورت لازم مى‏آمد كه بخش عمده‏اى از معانى و معارف و احكام قرآن براى هميشه مجهول بماند و اين با حكمت خداى متعال سازگار نيست. در نهج‏البلاغه نيز آمده است كه آن حضرت «كتاب پروردگارتان را در بين شما به جاى گذاشت، در حالى كه حلال و حرام، واجبات و مستحبات، ناسخ و منسوخ، رخصتها و عزيمتها، خاص و عام، عبرتها و مَثَلها، مرسل و محدود و محكم و متشابه آن را بيان فرموده و مجملهاى آن را تفسير نموده و مشكلات آن را تبيين كرده بود».[6]

بديهى است در عصر پيامبر اكرم(ص) نيز، افراد از نظر استعداد فراگيرى علم، علاقه و اهتمام به آن، فرصت و فراغت و امكانات لازم براى يادگيرى آن متفاوت بوده‏اند و بديهى است كه همه صحابه نتوانند يكسان همه معانى و معارف قرآن را كه توسط پيامبر اكرم(ص) بيان مى‏شده است فراگيرند، ولى:

اولاً براى اينكه با رحلت رسول خدا(ص) بخش عمده‏اى از معانى و معارف قرآن از بين نرود، حكمت خدا اقتضا مى‏كند در بين امت فردى باشد كه توان و امكان تلقّى و فهم همه معارفى را كه رسول خدا بيان كرده است داشته و همه معانى و معارف قرآن را از آن حضرت فراگرفته باشد. از اين رو، قطعى است كه چنين فردى در بين صحابه وجود داشته است.

ثانيا روايات بسيارى دلالت دارد كه چنين شخصى اميرمؤمنان على بن ابى‏طالب(ع) بوده است. ايشان از كودكى در دامان پيامبر نشو و نما يافته و استعداد و توان فوق‏العاده و علاقه وافر به فراگيرى علوم و معارف وَحْيانى داشته است. نبى‏اكرم(ص) نيز در تعليم همه معارف قرآن به ايشان اهتمام شديد داشته است. از اين رو، على(ع) همه معانى و معارف قرآن و تنزيل و تأويل آن را از رسول خدا(ص) فراگرفته و مانند خود آن حضرت به همه معانى و معارف قرآن آگاه بوده و توان تفسير و تبيين همه معانى و معارف قرآن را داشته و دومين مفسر مصون از خطا و آگاه به همه معانى و معارف و احكام قرآن بوده است. اين مقاله عهده‏دار اثبات اين حقيقت است و بحث و تحقيق در مورد آن را با عناوين ذيل پى مى‏گيرد: