ـ عـبـداللّه بـن سـنـان : مـن و پـدرم به حضورابوعبداللّه عليه السلام رسيديم , آن حضرت فرمود: چـگـونـه ايـد شـمـا اگـر به روزى درافتيد كه نه امامى رهنما ببينيد و نه نشانه اى نمايان ؟
! از آن سـرگشتگى كسى رهايى نيابد مگر آن كه دعاى غريق را بخواند پدرم گفت : به خدا سوگند كه اين بلاست فدايت شوم , در آن هنگام چه كنيم ؟
فرمود: هرگاه چنين روزگارى آمد و امام زمان را نديدى به آنچه در دست داريد (دين ) چنگ آويزيدتا امر برايتان آشكار شود.
ـ امـام صادق عليه السلام خطاب به ابن سنان : بزودى در شبهه اى خواهيد افتاد و بدون نشانه اى نـمايان وامامى رهنما خواهيد مانداز اين شبهه رهايى نيابد مگر آن كس كه دعاى غريق را بخواند عـرض كـردم : دعـاى غـريـق چـگـونـه اسـت ؟
فرمود: مى گويى : خدايا!بخشايشگرا! مهربانا! اى دگرگونساز دلها! دل مرا بر دينت استوار گردان عرض كردم اى دگرگون ساز دلها و انديشه هـا ! دل مـرا بـرديـنـت اسـتـوار گـردان فـرمود: البته خداى عزوجل دگرگون كننده دلها و انديشه هاست اما تو همان بگو كه من مى گويم : اى ديگرگونساز دلها! دل مرا بر دينت استوار ساز.