ـ پيامبر خدا(ص ) : آيا شما را از شاهان اهل بهشت خبرندهم ؟
هر ناتوان مستضعفى .
ـ آيـا شما را از بدترين بندگان خدا آگاه نسازم ؟
درشتخوى متكبر , آيا شما را از بهترين بندگان خدا آگاه نسازم ؟
ناتوان مستضعف .
ـ امام على (ع ) در توصيف پيامبران , مى فرمايد : آنان گروهى مستضعف بودند.
را بـه گـرسـنـگـى آزمود و به سختى گرفتارشان ساخت و به جاهاى ترسناك امتحانشان كرد و باناملايمات آنان را خالص و پاك گردانيد.
مـپـنـداريـد كـه ايـن نـاشـى از نـادانـى به موارد آزمايش و امتحان در هنگام بى نيازى و داشتن قدرت است .
مى بخشيم در نيكويى به ايشان مى شتابيم ؟
نه , نمى فهمند)).
را به واسطه دوستان خود كه در نظر ايشان مستضعف و ناتوانند , مى آزمايد.
ـ نـيـز در وصـف پـيـامـبـران , مـى فـرمـايـد : امـا خداوند سبحان فرستادگان خود را صاحبان اراده اى نـيـرومـنـد قـرار داد , كـه به ظاهر ضعيف و فقيرند , قناعتى عطايشان فرمود كه دلها و ديدگان را پراز بى نيازى مى سازد و فقرى كه چشمها و گوشها را از آزار و ناراحتى لبريز مى كند.
ـ در گذشته برادرى دينى داشتم كه ناتوان و مستضعف بود و چون گاه كار و كوشش مى رسيد , همانند شير شرزه و مار گرزه بود.
ـ پـيـامبر خدا(ص ) : مرا در ميان ضعيفان بجوييد , زيرا كه شما به واسطه مردمان ضعيف است كه روزى مى خوريد و يارى مى شويد.
ـ مادرت به عزايت بنشيند اى پسر ام سعد! آيا شما جز به وسيله ضعيفانتان روزى مى خوريدو يارى مى شويد؟ .
ـ جز اين نيست كه شما به وسيله ضعيفانتان , يارى مى شويد.
ـ در حقيقت خداوند اين امت را به واسطه دعا و نماز و اخلاص ضعيفان آن , يارى مى كند.
ـ امـيـة بن خالد درباره پيامبر(ص )مى گويد : آن حضرت به كمك مسلمانان پابرهنه و بينوا فتح مى كرد و پيروز مى شد.
قرآن .
((و خـواسـتـيـم بـر كـسانى كه در آن سرزمين ناتوان نگه داشته شده بودند , منت نهيم و آنان را پيشوايان قرار دهيم و وارثان گردانيم )).
ـ امـام عـلـى (ع ) : دنـيـا پس از چموشى با مامهربان شود , همچون مهربان شدن شتر بدخوى به فرزندش .
برخواند : ((و خواستيم بر كسانى كه در آن سرزمين ناتوان نگه داشته شده بودند منت نهيم )).
ـ دربـاره آيـه ((خـواسـتـيـم بـر كـسـانـى كـه نـاتـوان نـگـه داشـته شده بودند )) , فرمود : آن مستضعفان خاندان محمدند.
مى گرداند و دشمنشان را ذليل مى سازد.
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) به على و حسن وحسين (ع ) نگاه كرد و گريست و فرمود : شما بعد از من مستضعفيد.
قرآن .
((مگر آن مردان و زنان و كودكان مستضعف كه چاره انديشى نتوانند و راهى نيابند.
ـ امـام باقر(ع ) درباره آيه ((مگر آن مردان و زنان و كودكان مستضعف )) , فرمود :مستضعف كسى است كه نه توان كافر شدن را دارد و نه راه ايمان را پيدا مى كند تا مؤمن شود.
كودكان و مردان و زنانى كه عقل و فكرشان به اندازه كودكان است , تكليف برداشته شده است .
ـ نـيـز دربـاره هـمـيـن آيـه , فرمود : نه چاره انديشى مى دانند كه بدان سبب به كفر درآيند و نه راه راست را پيدا مى كنند , تا به قلمرو ايمان درآيند , بنابراين , از كفر و ايمان بهره اى ندارند.
ـ امـام صادق (ع ) در پاسخ به سؤال ازحد و مرز مستضعف كه خداى عزوجل از وى ياد كرده است , فـرمود : منظور از اين مستضعف كسى است كه سوره اى از قرآن را نمى داند , در حالى كه خداوند عزوجل او را به گونه اى آفريده كه سزاوار نيست يك سوره را نداند و نخواند.
ـ مستضعفان طبقات گوناگونى هستندو هر يك از اهل قبله كه ناصبى نباشد , مستضعف است .
ـ امـام صـادق (ع ) : كسى كه اختلاف (مردم بر سر عقايد و مذاهب ) را بشناسد , مستضعف به شمار نمى آيد.
ـ كسى كه اختلاف مردم (بر سر عقايد ومذاهب ) را بشناسد , مستضعف نيست .
ـ امام على (ع ) : نام مستضعف بر كسى كه حجت و برهان (خدا) به او برسد و گوشش آن رابشنود و دلش آن را فهم كند , نهاده نمى شود.
ـ امام كاظم (ع ) : ضعيف كسى است كه حجت به او نرسيده و اختلاف را نمى شناسد.
اختلاف را بداند مستضعف نيست .
ـ امـام بـاقر(ع ) در پاسخ به سؤال از مستضعفان , فرمود : زن كم عقل پرده نشين و كلفتى كه به او مـى گـويـى : نماز بخوان و نماز مى خواند و جز حرفى كه تو به او زده اى چيز ديگرى نمى فهمدو بـنـده اى كـه او را بـراى فـروش از ايـن شـهـر بـه آن شـهر مى برند و جز آنچه تو به او مى گويى هيچ نمى فهمد و پيرمرد سالخورده رو به موت و كودك خردسال .
گـردن كـلفت اهل حرف و بحث و جدل كه از پس خريد و فروش بخوبى برمى آيد و نمى توانى در چيزى مغبونش كنى , آيا به چنين كسى مستضعف مى گويى ؟
نه , هرگز.
گمراهى .
قرآن .
((آنان كسانى هستند كه گمراهى را به هدايت خريدند و در نتيجه تجارتشان سود نكرد و رهيافته نبودند)).