زيان رساندن - میزان الحکمه جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میزان الحکمه - جلد 7

محمد محمدی ری شهری؛ ترجمه حمیدرضا شیخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زيان رساندن

زيان زدن به خود و ديگرى از نظراسلام ممنوع است

.

زيان زدن به خود و ديگرى از نظراسلام ممنوع است ((3)) .

ـ پيامبر خدا(ص ) فرمود : ضرر و زيان رساندن به خود و ديگرى , ممنوع است .

ـ ضرر و زيان زدن به خود و ديگرى ممنوع است .

خداوند به او زيان رساند و كسى كه ديگرى را به مشقت اندازد , خداوند او را به مشقت افكند.

ـ زيان زدن به خود و ديگرى ممنوع است .

همسايه اش بگذارد , و (حريم ) راه نرم و هموار , هفت گز است .

ـ امام صادق (ع ) : پناهنده مسلمانان به منزله مسلمانان است , به شرط آن كه زيان وارد نكند وسؤ نيتى هم نداشته باشد.

ـ پـيامبر خدا(ص ) : در اسلام ضرر و زيان زدن به ديگران ممنوع است , زيرا اسلام بر خيرمسلمان مى افزايد و شرى به او نمى رساند.

ـ امام باقر(ع ) : سمرة بن جندب در داخل باغ يكى از انصار درخت خرمايى داشت .

مرد انصارى كنار در باغ بود.

سمره صحبت كرد كه وقتى وارد باغ مى شود اجازه بگيرد, اما او نپذيرفت .

رسول خدا(ص ) رسيد و جريان را به عرض ايشان رساند و شكوه كرد.

سـمـره فـرسـتـاد و سـخـن مـرد انـصـارى و شكايت او را به اطلاع وى رساند و فرمود : هرگاه خواستى وارد باغ شوى اجازه بگير.

و مرتب قيمت آن را بالا مى برد لكن سمره از فروختن درخت هم خوددارى كرد.

فرمود : در برابر اين درخت خرما , درخت خرمايى در بهشت به تو مى دهم , سمره باز امتناع كرد.

درآور و جلوش بينداز , زيرا كه ضرر و زيان زدن ممنوع است .

در نقل ديگرى آمده است : رسول خدا(ص ) به سمره فرمود : از اين درخت چشمپوشى كن , من در فلان جا و فلان جا به تو درخت خرمايى مى دهم .

درخت خرما مى دهم .

ده درخت رسيد.

مى دهم .

درخت خرما به تو مى دهم .

رسانى هستى , در حالى كه به مؤمن نبايد ضرر و زيان رساند.

آن درخت خرما را از ريشه درآوردند و پيش او انداختند.

حالا برو و هرجا كه مى خواهى آن را بنشان .

ـ از امام صادق (ع ) سؤال شد , مردى به كوهستان رفته و قناتى حفر مى كند كه بر اثر آن آب قناتى كـه قـبـلا تـوسط ديگرى حفر شده كم مى شود , تكليف آنان چيست ؟

حضرت فرمود : هرشبى به نوبت آب يك چاه را اندازه مى گيرند تا دانسته شود كدام چاه به ديگرى خسارت زده است .

ـ امـام صـادق (ع ) : رسول خدا(ص ) براى شركاى زمين و خانه حكم به شفعه كرد و فرمود :ضرر و زيان زدن ممنوع است و فرمود : چنانچه حدود علامت گذارى و مرزها (در زمين وخانه ) مشخص شود , ديگر شفعه (حق تقدم ) منتفى خواهد شد.

ناچارى .

ناچارى

قرآن .

((هـمانا (خداوند) مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه (هنگام سربريدن ) نام غير خدا بر آن بـرده شده بر شما حرام گردانيده است ولى هر كه ناچار شود , و ستم و تجاوزنكند , گناهى بر او نيست كه خدا بخشنده و مهربان است )).

ـ پيامبر خدا(ص ) : هر چيزى كه بنده به (انجام ) آن ناچار شود , خداوند آن را براى او حلال كرده و برايش مباح گردانيده است .

ـ امام باقر(ع ) : هر چيزى كه آدمى به آن مضطر شود , خداوند آن را براى او حلال كرده است .

ـ امام صادق (ع ) : هركه ناچار به خوردن مردار و خون و گوشت خوك شود و چيزى از آنهانخورد تا بميرد , كافر است .

ـ امـام بـاقـر(ع ) در بيان علت تحريم مردار و خون و گوشت خوك , فرمود : خداى تبارك وتعالى ايـنـهـا را بر بندگان خود حرام و جز اينها را برايشان حلال نكرد , به اين علت كه خودش به آنچه براى آنان حلال كرده ميل و رغبت دارد و به آنچه برايشان حرام فرموده بى ميل و رغبت است .

اسـت و به سلامتى آنها كمك مى كند , پس آن چيزها را براى ايشان حلال و مباح فرمود ومى داند كه چه چيزهايى برايشان زيان آور است پس آنان را از آن چيزها نهى كرد و برايشان حرام فرمود.

درگـرو اسـتـفـاده از آنـهـا بـاشد بر او حلال كرد و دستور داد كه به اندازه نياز , و نه بيشتر , از آنهااستفاده كند.

ـ زنى نزد عمر آمد و گفت : اى اميرمؤمنان ! من زنا داده ام .

جارى كن .

بـود , بـه عـمر فرمود : از او بپرس چگونه زنا داده است ؟

عمر پرسيد , زن گفت : در بيابانى بودم وسخت تشنه شدم .

است .

كردم .

تشنگى بر من غالب آمد نزد آن مرد آمدم و او به من آب داد و با من همخوابه شد.

هركس ناچار شود و ستم و تجاوز نكند , گناهى بر او نيست )).

پس او را آزاد كن .

مستضعف

/ 64