آنچه خوش بينى مى آورد - میزان الحکمه جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میزان الحکمه - جلد 7

محمد محمدی ری شهری؛ ترجمه حمیدرضا شیخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آنچه خوش بينى مى آورد

ـ امام على7 در فرمان ولايت مصر به مالك اشتر , مى فرمايد : بدان كه هيچ چيز خوشبينى حاكم را بـه توده مردم چنان برنمى انگيزد , كه احسان او به آنان و سبكبار ساختن آنان و وادارنكردنشان به كارهايى كه توانايى آنها را ندارند. مـردمـت را براى خويش فراهم آورى , زيرا خوش بينى به رعيت رنج و زحمت زيادى را ازدوش تو برمى دارد. باشد و سزاوارترين كس به بدبينى تو كسى است كه پيش تو امتحان بدى داده باشد.

پرهيز از بدگمانى (1)

قرآن .

((اى كـسانى كه ايمان آورده ايد از بسيارى گمانهادورى كنيد , زيرا برخى گمانها گناه است و كنجكاوى نكنيد و پشت سر يكديگر حرف نزنيد. كه گوشت مردار برادر خود رابخورد؟ آن را خوش نداريد. ـ پـيـامـبر خدا9 : از گمان بپرهيزيد ,زيرا گمان دروغترين سخن است و پرس و جو و كنجكاوى نكنيد. ـ از گمان بپرهيزيد , زيرا گمان دروغترين دروغ است .

ـ امـام عـلى7 : چونان كسى مباش كه در آنچه گمان مى برد نفسش بر او چيره مى آيد و در آنچه يقين دارد , بر نفس خود چيره نمى شود. ـ زنهار كه نفست در آنچه گمان مى برى بر تو چيره آيد و تو در آنچه يقين دارى بر او چيره نشوى , زيرا اين كار از بزرگترين بديهاست .

ـ مـسـيـح7 : اى بـنـدگـان بد! به صرف گمانى كه به مردم مى بريد آنان را سرزنش مى كنيد و باوجود يقينى كه به (كردار بد) خود داريد خويشتن را سرزنش نمى كنيد؟ . ـ امام على7 : سؤ ظن و بدبينى نسبت به يكديگر را دور افكنيد , زيرا خداى عزوجل از اين امر نهى فرموده است .

ـ پيامبر خدا9 : هركه به برادر خودگمان بد برد , به پرودگارش گمان بد برده است , زيرا خداى تعالى مى فرمايد : ((از بسيارى گمانها بپرهيزيد)). ـ هرگاه گمان برديد , پيرامون آن جستجووتحقيق نكنيدوهرگاه حسدورزيديد آن را دنبال نكنيد و هرگاه فال بدزديد (اعتنا نكرده ) كار خود را انجام دهيد.

پرهيز از بدگمانى (2)

ـ پيامبر خدا9 : همانا ترس و بخل و آزمندى , يك خصلتند كه ريشه آنها بدگمانى است .

ـ امـام عـلـى7 در فـرمـان استاندارى مصربه مالك اشتر : همانا بخل و ستم و آزمندى خصلتهاى گوناگونى هستند كه منشا آنها بدگمانى به خداست و در نهاد مردمان بدسگال نهفته اند. ـ نيز در همان نامه ـ : همانا بخل وترس و آزمندى خويهاى پراكنده اى هستند كه در بدگمانى به خدا ريشه دارند. ـ بدگمان , دين ندارد. ـ ايمان , با بدگمانى سازگار نيست .

ـ بدگمانى كارها را تباه مى كند و باعث روى آوردن به انواع بديها مى شود. ـ بدبينى به كسى كه خيانت نمى كند , از پستى است .

ـ بدبينى به نيكوكار بدترين گناه و زشت ترين ستم است .

ـ از بدگمانى بپرهيز , زيرا بدگمانى عبادت را تباه مى كند. ـ بـدترين مردم كسى است كه به سبب بدبينى كه دارد به هيچ كس اعتماد نمى كند و ديگران نيز به سبب بد كرداريش به او اعتماد نمى كنند. ـ سزاوارترين كس كه به او بدبين باشى ,شخصى است كه نزدت بد امتحان داده باشد. ـ قضاوتى كه با تكيه به گمان باشد , عادلانه نيست .

كسانى كه به هيچ كس خوشبين نيستند

ـ امام على7 : آدم بد , به هيچ كس خوشبين نيست , زيرا همه را مانند خودش مى داند. ـ آدم شرور به هيچ كس گمان نيك نمى برد , زيرا همگان را به خوى و خصلت خود مى بيند.

لزوم پرهيز از آنچه سؤظن ديگران را برمى انگيزد

ـ امـام عـلـى7 : هـركـه خـود را در جايگاه تهمت و بدگمانى نهد , نبايد كسى را كه به او گمان بدمى برد سرزنش كند. ـ هـركـه به جاهاى بد آمد و شد كند , متهم شود و هركه خود را در معرض تهمت قرار دهد ,نبايد كسى را كه به او گمان بد مى برد , سرزنش كند. ـ همنشينى با بدان , بدگمانى به نيكان را در پى دارد.

آثار بدگمانى

ـ امام على7 : هركه بدگمان باشد , بد پندار شود. ـ هركه گمانهاى بد برد , كسى را كه به او خيانت نمى كند خيانتكار شمارد. ـ هركه بدگمان باشد , بدنهاد و باطن شود. ـ هركه بدگمانى براو چيره شود , جاى آشتى با هيچ دوستى باقى نگذارد. ـ آن كس از همه حال و روزش بدتر است , كه به سبب بدگمانيش به هيچ كس اعتماد ندارد وبه سبب بدرفتاريش هيچ كس به او اعتماد نمى كند. ـ هركه خوشبين نباشد , از همگان گريزان باشد (و با هيچ كس خو نگيرد). ـ ترديد , موجب بدگمانى است .

ـ آدم بدبين , همواره بيمار است .

ـ هرانسانى را نياز و خواسته اى است , بنابراين از بدبينى دورى كنيد. ـ هركه گمانش زياد باشد , غيبتش (از مردم يا مردم از او) زياد شود.

موارد جايز بودن سؤظن

ـ امـام عـلـى7 : هـرگـاه درسـتـى و پـاكـى بر روزگار و مردمش حكمفرما شد , اگر كسى به ديگرى بى آن كه گناهى از او آشكار شود گمان بد برد ستم كرده است و هرگاه فساد و ناراستى بـرروزگـار و مـردم آن چـيـره شـد , اگـر كـسـى به ديگرى گمان نيك برد و خوشبين باشد , فريب خورده است .

ـ پيامبر خدا9 : با بدبينى خويشتن را از گزند مردم نگه داريد. ـ امـام عـلـى7 در سـفـارش بـه فـرزنـد بـزرگوار خود حسن7 , مى فرمايد : بدگمانى , تو را از دوست دلسوز محروم نكند. ـ امـام كـاظـم7 : هرگاه ستم و ناراستى از حق و راستكارى بيشتر بود بر هيچ كس روا نيست كه به كسى گمان خوب برد , مگر آن گاه كه خوبى او بر وى معلوم شود. ـ امام هادى7 : هرگاه روزگارى بود كه عدالت در آن بر ستم غالب باشد , حرام است كه به كسى گـمـان بـد بـرى مـگـر ايـن كه بدى او بر تو معلوم شود و هرگاه روزگارى بود كه درآن بيداد بـردادگـرى غـالـب باشد , هيچ كس نبايد به كسى گمان نيك برد , مگر اين كه خوبى او بر وى معلوم شود. ـ امـام صـادق7 : هرگاه روزگار , روزگار ستم باشد و مردمش اهل نيرنگ , اطمينان كردن به هركسى درماندگى است .

ـ به برادرت اعتماد كامل و تمام مكن , زيرا زمين خوردن ناشى از اطمينان كردن قابل عفونيست .

ـ امـام عـلـى7 در فـرمـان اسـتـاندارى مصر به مالك اشتر , مى فرمايد : بعد از صلح با دشمنت از اوسـخـت بـرحـذر بـاش , زيـرا گـاه دشـمـن خـود را به تو نزديك مى كند , تا غافلگيرت سازد , پس دورانديش و محتاط باش و به دشمن خوشبين مباش .

خوش گمانى به خدا

قرآن .

((همين گمانى كه به پروردگارتان داشتيد , شما راهلاك كرد و از زيانكاران شديد)). ((تا مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را كه به خدا گمان بد مى برند , عذاب كند. برايشان خشم نموده و لعنتشان كرده و جهنم را برايشان مهيا كرده و چه بد سرانجامى است )). ـ امام رضا7 : به خداوند گمان نيك ببر , زيرا خداى عزوجل مى فرمايد : من نزد گمان بنده مؤمن خـويـشـم , اگـر گـمـان او بـه مـن نيك باشد مطابق آن گمان با او رفتار كنم و اگر بد باشد نيزمطابق همان گمان بد با او عمل كنم .

ـ پـيـامـبـر خـدا9 : سـوگند به خدايى كه جز او خدايى نيست , هيچ بنده مؤمنى به خدا گمان نـيـك نـبـرد , مـگر اين كه خدوند مطابق همان گمان با او عمل كند , زيرا خداوند كريم است و هـمـه خـوبيها به دست اوست و شرم دارد از اين كه بنده مؤمنش به او گمان نيك برد و او خلاف گمان و اميد بنده رفتار كند. ـ مـبـادا احـدى از شـمـا بـدون حسن ظن به خداى عزوجل بميرد , زيرا خوش گمانى به خداى عزوجل بهاى بهشت است .

ـ امام على7 : هركه به خدا گمان نيك برد , به بهشت دست يافت و هر كه به دنيا گمان نيك برد , به رنج و محنت گرفتار آمد. ـ پيامبر خدا9 : خوشبينى به خدا , از پرستش خداى تعالى است .

ـ بزرگترين گناه كبيره , بدگمانى به خداست .

ـ هيچ بنده اى نيست كه به خداى عزوجل گمان نيك برد , مگر اينكه خداوند مطابق همان گمان با او عمل كند. شما را هلاك كرد و از زيانكاران شديد)). ـ يـكـى از مـردان امـت خود را ديدم كه بر صراط , مانند شاخه خشكيده درخت خرما در يك روز طوفانى , مى لرزد. بين رفت .

ـ امـام على7 : خوشبينى بنده به خداى سبحان به اندازه اميدش به اوست و حسن توكلش به اوبه اندازه اطمينانش .

معناى خوش گمانى به خدا

ـ امـام صـادق7 : خوش گمانى به خدااين است كه جز به خدا اميد نداشته باشى و جز از گناهت نترسى .

ـ امـام عـلـى7 : خـوش گمانى (به خدا)اين است كه عمل را (براى او) خالص گردانى و اميدوار باشى كه خداوند , از لغزشها درگذرد. ـ اگـر مى توانيد كه هم ترستان از خدابسيار و هم گمانتان به او نيك باشد , اين دو را با هم جمع كـنـيـد , زيـرا خوش گمانى و اميد بنده به پروردگارش به اندازه ترس اوست از پروردگارش و خوش گمانترين مردم به خدا بيمناكترين آنهاست از خدا. ـ پيامبر خدا9 : حسن ظن (به خدا)ناشى از حسن بندگى است . ـ امـام عـلـى7 در خـطـبـه اى كه طى آن به ستم بنى اميه اشاره مى كند , مى فرمايد : تا جايى كه درروزگـار سـتـم بـنى اميه بيشترين رنج و سختى را كسانى از شما مى كشند , كه گمانشان به خدانيكوتر باشد. گوييد) و اگر گرفتارش شديد , صبورى كنيد , زيرا فرجام نيك از آن پرهيزگاران است .

گمان (متفرقه )

ـ امام على7 : هركه به تو گمان نيك برد , چنان كن كه گمانش به تو واقعيت پيدا كند. ـ هركه گمانها به او نيكو باشد ,چشمهاى مردم به وى دوخته شود. ـ دربـاره گـمـانـهـاى آمـده در قـرآن مى فرمايد : گمان دوگونه است : گمانى كه شك است وگمانى كه يقين مى باشد. به كار دنيا باشد , بر شك است .

عبادت .

عبادت

قرآن .

((اى مـردم ! پروردگارتان را كه شما و كسان پيش ازشما را بيافريده است عبادت كنيد, باشد كه پرهيزگار شويد)).

/ 64