ـ پيامبر خدا(ص ) : هرگاه با هم روبه روشديد با سلام گفتن و دست دادن روبه رو شويد و چون از يكديگر جدا شديد , با آمرزش خواهى جدا شويد.ـ امام صادق (ع ) : مسلمانان هرگاه درركاب رسول خدا(ص ) به جنگ بيرون مى رفتند و از جاى پر درخـتـى مـى گـذشـتند سپس به فضاى باز مى رسيدند , به يكديگر نگاه مى كردند و با هم دست مى دادند.ـ رسول خدا(ص ) هرگاه با مردى دست مى داد , هرگز دست خود را از دست او نمى كشيد تااين كه او دستش را از دست حضرت بكشد.
نقش دست دادن در رفع كدورتها وكينه ها
ـ پيامبر خدا(ص ) : بايكديگر دست دهيد , زيرا دست دادن كينه و كدورت را از بين مى برد.ـ با يكديگر دست دهيد , كه كينه را مى برد.
نقش دست دادن در ريزش گناهان
ـ امـام بـاقـر(ع ) : هرگاه مؤمن با مؤمن دست دهد , از يكديگر جدا شوند در حالى كه گناهانشان پاك شده باشد.ـ امـام عـلـى (ع ) : هـرگـاه بـه بـرادران خـود بـرخورديد , با يكديگر دست دهيد و اظهار خرمى وخوشرويى كنيد , از هم كه جدا شديد هرچه گناه داشته ايد از بين رفته است .ـ امام باقر(ع ) : هرگاه مردى با رفيقش دست دهد , آن كه دستش را نگه دارد اجرش بيشتراست از كسى كه رها مى كند.
نهى از دست دادن با زن
ـ پـيـامـبر خدا(ص ) : جايز نيست زن به مرد نامحرم دست دهد , مگر از پس لباسش و نبايددست بيعت دهد مگر از پس لباسش .ـ من با زنان دست نمى دهم .ـ از امـام صـادق (ع ) سـؤال شد : آيا دست دادن با زن نامحرم جايز است ؟ فرمود :خير , مگر از پس جامه .ـ امام صادق (ع ) : با زنى كه ازدواج كردن با او حلال است (محرم نيست ) نمى توان دست داد مگر از پس جامه و (در اين صورت هم )نبايد دستش را فشرد.
تشويق به دست دادن با دشمن
ـ امـام عـلى (ع ) : با دشمنت دست بده , هرچند او خوشش نيايد , زيرا اين از امورى است كه خداى عزوجل بندگانش را به آن فرمان داده است .دفع كن كه از آن پس كسى كه ميان تو و او دشمنيى بوده گويى دوستى است مهربان .نـمـى گـيـرنـد ايـن را مـگـر كـسـانـى كه صبورى كرده اند و فرا نمى گيرند اين را مگر دارنده نصيبى بزرگ )).
صلح 1 ((صلح در جنگ ))
صلح .قرآن .((اگر به صلح مايل شدند تو نيز بدان مايل باش و به خدا توكل كن كه او شنواى داناست )).ـ امام على (ع ) : من صلح را , مادام كه مايه وهن اسلام نباشد , كار سازتر از جنگ يافته ام .ـ در فـرمـان اسـتـانـدارى مـصـر به مالك اشتر , مى فرمايد : اگر دشمن تو را به صلح فرا خواند وخـشـنـودى خـدا در آن بـود آن را رد مكن , زيرا صلح مايه آسايش سپاهيان تو و راحتى خودت ازاندوهها و دردسرهايت و امنيت سرزمين توست .و هـشيار باش , زيرا گاه دشمن خود را نزديك مى كند , تا غافلگير كند , پس محتاط و دورانديش باش و به دشمن خوشبين مباش .
صلح امام حسن (ع )
ـ امـام عـلـى (ع ) پـس از ضـربـت خـوردن تـوسط ابن ملجم , در سفارش به فرزند بزرگوار خود حسن (ع ) مى فرمايد : بدان كه معاويه همچنان كه با من مخالفت كرد با تو نيز مخالفت خواهد كرد.درآيى به جدت تاسى جسته اى كه با بنى ضمره و بنى اشجع .دشـمـنـت بـجـنـگى (بدان كه ) هرگز آن صلاحيت و وفادارى كه پيروان پدرت داشتند پيروان تونخواهند داشت .ـ امـام صـادق (ع ) : حـسـن بـن عـلـى (ع ) پـس از آن كـه بـه جـانـش سؤ قصد شد و پيروانش از درناسازگارى با وى در آمدند , كار را به معاويه واگذاشت .سلام كردند : ((سلام بر تو اى خواركننده مؤمنان )).نيستم , بلكه عزت بخش مؤمنانم .واگذاشتم تا من و شما در ميان آنان باشيم , همچنان كه آن فرزانه (خضر) كشتى را سوراخ كردتا براى صاحبانش باقى بماند , و اينچنين (است حكايت ) من و شما تا در ميان آنها باقى بمانيم .