برنيامدن از عهده عبادت خدا - میزان الحکمه جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میزان الحکمه - جلد 7

محمد محمدی ری شهری؛ ترجمه حمیدرضا شیخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برنيامدن از عهده عبادت خدا

ـ امـام على (ع ) در توصيف فرشتگان مى فرمايد: آنان با همه مقام و منزلتى كه نزد تو دارند و بااين كـه هـمه دلخواهشان منحصر درتوست و با وجود كثرت طاعتشان از تو و اندك بودن غفلتشان از امـر تـو, اگـر حقيقت آنچه از تو را كه برآنان پوشيده است مشاهده كنند, بى گمان اعمال خود را نـاچـيـز شـمـارنـد و خويشتن را سرزنش كنند و پى برند كه تو را چنان كه شايسته عبادت توست عبادت نكرده اند و آن سان كه سزاوار فرمانبرى ازتوست فرمان نبرده اند.

ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ): خـداى عـزوجل فرموده است : آنها كه براى ثواب من عمل مى كنند, نبايد به اعمالى كه انجام مى دهند تكيه كنند, زيرا اگر همه عمر در عبادت من بكوشند و خود را به رنج وزحـمـت انـدازنـد, بـاز حـق آن را ادا نـكـنـنـد و بـه كـنـه عبادت من كه در طلب كرامت من مى گزارندنرسند.

ـ امام كاظم (ع ): همواره بكوش و زنهار خود را در عبادت و طاعت خداى عزوجل بى تقصيرمدانى , زيرا خداوند آن گونه كه شايسته پرستش است , پرستش نمى شود.

ـ بسيار بگو: خدايا! مرا از عاريه داران قرار مده و از حد تقصير بيرونم مبر.

عـرض كـردم : مـعناى عاريه داران را مى دانم كه مردى دين را به طور عاريه مى گيرد و سپس از آن خارج مى شود.

بـراى خـدا انـجـام مـى دهـى خـود را در آن مـقـصـر بـدان , زيرا همه مردم دركارهايى كه براى خدامى كنند, مقصر هستند مگر كسى كه خداى عزوجل نگهش دارد.

ـ امام باقر(ع ) به جابر فرمود: اى جابر! خداوند تو را از كاستى و تقصير بيرون نبرد ((6)) .

ـ امـام عـلى (ع ) درباره آفرينش فرشتگان مى فرمايد: آنان با همه منزلتى كه نزد تو دارند وطاعتى كـه مـى كـنـنـد و جـايـگـاهـى كـه نزدت دارند و كمتر از كار تو غافل و بى خبرند, اگر آن چه را از(عظمت ) تو بر آنها پوشيده است مشاهده كنند, هرآينه اعمال خود را ناچيز شمارند وخويشتن را سرزنش نمايند و دريابند كه تو را چنان كه حق توست بندگى نكرده اند.

آفريدگار و اى معبود!.

ـ امـام على (ع ) ـ در مناجات ـ : الهى ! اگرتو تنها به كسانى رحم كنى كه در طاعت تو مى كوشند, پـس تقصيركاران به سوى چه كسى بگريزند و اگر تنها از كسانى مى پذيرفتى كه سختكوشند پس كوتاهى كنندگان به چه كسى پناه برند؟ .

پاداش اخلاص در عبادت

ـ امـام حـسـين (ع ): هركه خدا را چنان كه حق عبادت اوست عبادت كند, خداوند برتر از آرزوها و بيشتر از حد كفايتش به او عطا فرمايد.

ـ پيامبر خدا(ص ): هرگاه ـ بنده ـ بگويد:تنها تو را بندگى مى كنيم .

مـى كـنـد, شـمـا را گـواه مـى گـيـرم كـه بـه او بـراى عبادتش چنان پاداشى دهم كه هركس برخلاف عبادت او رفته بر وى رشك برد.

ـ امام باقر(ع ): بنده , خدا را چنان كه سزاوار است عبادت نكند مگر آن گاه كه از همه خلايق ببرد و بـه او روى آورد, در ايـن هـنـگـام اسـت كـه خـداونـد مـى فـرمـايـد: ايـن ـ:)ع (رقـابـ م امـا ــ بنده خالص من است ,پس باكرم خوداورامى پذيرد.

آفت لذت بردن از عبادت

ـ امام على (ع ): چگونه لذت عبادت را بچشد, كسى كه از هوى و هوس باز نمى ايستد؟ .

ـ مـسـيح (ع ): حقيقتى را به شما بگويم : همان گونه كه شخص بيمار به خوراك خوب وخوشمزه مـى نـگـرد اما به سبب درد شديدى كه دارد از آن لذتى نمى برد, دنيادار نيز با وجودمالدوستى از عبادت لذت نمى برد و طعم شيرين آن را نمى چشد.

ـ حـقـيـقـتـى را بـه شـمـا بـگـويم : كسى كه علفهاى هرز زراعت خود را وجين نكند, آن علفها زيـادمـى شـود تـا جايى كه تمام مزرعه را فرا مى گيرد و زراعت را از بين مى برد, همچنين كسى كـه دوسـتـى دنـيا را از دلش بيرون نكند, دنيادوستى دلش را فرا گيرد تا جايى كه طعم آخرت دوستى را نچشد.

ـ در خـبرهاى داود(ع ) آمده است :دوستان مرا چه , به غم دنيا خوردن ؟

غم دنياشيرينى مناجات را از دلهايشان مى برد.

و غم دنيا را به خود راه ندهند.

رها كردن عبادت

ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ): چـه زشـت است نيازمندى پس از توانگرى و چه زشت است گناه با وجود درويشى و ضعف و زشت تر از اينهاكار كسى است كه عبادت خدا پيشه كند و سپس آن را رها سازد .

ـ امام كاظم (ع ): چه زشت است نيازمندى بعد از توانگرى و چه زشت است گناه به دنبال عبادت و زشت تر از اينها كار كسى است كه عبادت خدا را پيشه كند و سپس از عبادتش دست شويد.

همه مردم بندگان خدايند

ـ پيامبر خدا(ص ): مبادا كسى از شمابگويد: بنده من , كنيزمن .

غلام من , كلفت من , خدمتكار من و نوكر من .

عبادت (متفرقه )

ـ پيامبر خدا(ص ): آرامش , زيور عبادت است .

ـ امام حسن (ع ): هركه جوياى عبادت است , خود را براى آن پاك گرداند.

ـ امام باقر(ع ): همانا سخت ترين عبادت , پارسايى است .

ـ امام على (ع ): بسا عبادت پيشه اى , كه دين ندارد.

ـ عبادت خالص , اين است كه آدمى جز به پروردگارش اميد نبندد و جز از گناه خويش نترسد.

عبرت گرفتن

درس گرفتن از عبرتها

قرآن .

((پس , عبرت گيريد اى اهل بصيرت )).

ـ امام على (ع ): اى بندگان خدا! از عبرتهاى سودمند درس گيريد و ازنشانه هاى درخشان عبرت آموزيد و از هشدارهاى رسا متنبه شويد و از گناهان باز ايستيد.

ـ از كسانى مباش كه بدون كار به آخرت چشم اميد دوخته است .

خود از آنها درس نمى گيرد, در اندرز دادن به ديگران مى كوشد, ليكن خود پند نمى آموزد.

ـ پيامبر خدا(ص ): عبرت گيريد كه در ميان پيشينيان شما درسهاى عبرت است .

ـ امام على (ع ): خداى رحمت كند بنده اى را كه بينديشد و عبرت گيرد, پس پشت كردن آن چه را كه پشت كرده (و گذشته ) و حضور آن چه را كه رسيده است , ببيند.

ـ مـايـه هـاى عـبـرت بـر شـمـا آشـكـار گـشـتـه و بـا عـوامـل بازدارنده نهى شده ايد و پس از فرستادگان آسمان (فرشتگان ) كسى جز بشر پيام خدا را ابلاغ نمى كند.

ـ مؤمن به دنيا با ديده عبرت مى نگرد و از روى ناچارى , از آن خوراك بر مى گيرد.

ـ بـرتـريـن خـرد, آمـوختن درس عبرت است و برترين دورانديشى , احتياط كردن و تدارك ديدن پشتيبان است و بزرگترين بيخردى , فريب خوردن و غفلت است .

ـ با بصيرت است , كه عبرت آموختن حاصل مى شود.

ـ دستاورد خرد, پند گرفتن واحتياط است و دستاورد نادانى , غفلت و فريب خوردگى .

ـ هركه نادان باشد, پند گرفتنش اندك است .

ـ هركه از دگرگونيها و پيشامدهاى زمانه درس نگيرد, سرزنش در او كارگر نباشد.

ـ شـمـا را بـه تـقوا داشتن از خدا سفارش مى كنم با تقواى الهى بيماريها را درمان كنيد و با آن به پـيـشـواز مـرگ رويـد و از كـسـانـى كـه آن را فرو گذاشتند, عبرت گيريد و مبادا مايه عبرت كسانى شويد كه ره تقوا در پيش مى گيرند.

هشداردهندگى عبرت

ـ امـام عـلى (ع ): عبرت گرفتن هشدار دهنده اى صادق است , كسى كه بينديشد,عبرت گيرد و كـسـى كه عبرت گيرد (از گناهان و عوامل مهلك ), كناره گيرى كند و كسى كه كناره گيرى كند سالم ماند.

ـ عبرت گرفتن , به راه راست مى كشاند.

ـ فايده عبرت آموختن , رهيابى و رستگارى است .

ـ هركه عبرت گيرد, بينش يابد و هركه بينش يابد فهيم گردد و هركه فهيم شود, دانا گردد.

ـ گردنم در گرو سخنى است كه مى گويم و درستى آن را ضمانت مى كنم .

سر آنان آمده است بنگرد, پرهيزگارى او را از فروافتادن در شبهات باز دارد.

/ 64