خشوع پيامبر(ص ) در نماز - میزان الحکمه جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میزان الحکمه - جلد 7

محمد محمدی ری شهری؛ ترجمه حمیدرضا شیخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خشوع پيامبر(ص ) در نماز

ـ جعفر بن على قمى : پيامبر(ص ) هرگاه به نماز مى ايستاد , از ترس خداى تعالى , رنگ چهره اش مى پريد.

ـ عايشه : رسول خدا(ص ) با ما صحبت مى كرد و ما با ايشان صحبت مى كرديم , اما همين كه وقت نماز مى رسيد گويى ما را نمى شناخته و ما او را نمى شناخته ايم .

ـ جـعـفـر بن على قمى : رسول خدا(ص )هرگاه به نماز مى ايستاد , مانند جامه اى بود كه كنارى افتاده باشد.

خشوع امام على (ع )

ـ امـام صـادق (ع ) : عـلـى هـرگـاه بـه نـماز برمى خاست , مى گفت : ((رو به سوى كسى كردم كه آسمانها و زمين را آفريد)) و رنگش تغيير مى كرد , به طورى كه در چهره اش پيدا بود.

ـ در تـفـسـيـر قشيرى آمده است : على (ع )چون وقت نماز مى شد , رنگش تغيير مى كرد و به خود مى لرزيد.

عـرض شـد : شـمـا را چـه شـده اسـت ؟

فرمود : هنگام امانتى رسيده است كه خداى تعالى آن را بـرآسـمـانـهـا و زمـيـن و كـوهها عرضه كرد , اما آنها از پذيرفتن آن خوددارى كردند و انسان به عـهده گرفت و من با اين ضعف و ناتوانيم نمى دانم آيا از عهده برداشتن اين بار به خوبى برمى آيم يانه .

ـ امام على (ع ) هرگاه شروع به گرفتن وضو مى كرد , از ترس خدا , رنگ رخسارش برمى گشت .

ـ نقل شده است كه امام على (ع ) هرگاه به نماز مى ايستاد , مانند بنايى استوار يا ستونى راست تكان نمى خورد.

نمى كرد) پرنده بر پشت آن حضرت فرود مى آمد.

خدا(ص ) را نداشت , جز على بن ابى طالب و على بن الحسين (ع ).

خشوع فاطمه دخت رسول خدا(ص )

ـ فاطمه (ع ) در نماز , از ترس خداى تعالى , نفس نفس مى زد.

ـ پـيـامبر خدا(ص ) در ضمن بيان ستمى كه بر اهل بيت (ع ) خواهد رفت , فرمود : دخترم فاطمه سرور زنان سراسر عالم است .

جلاله , بايستد , نورش براى فرشتگان آسمان مى درخشد همچنان كه نور ستارگان براى زمينيان مى درخشد و خداى عزوجل به فرشتگانش مى فرمايد : اى فرشتگان من ! به بنده من فاطمه بنگريد , بانوى بندگان من در برابرمن ايستاده است و عضلاتش از ترس من مى لرزد.

است , شما را گواه مى گيرم كه شيعيان او را از آتش ايمن كردم .

خشوع امام حسن (ع )

ـ امـام سـجـاد(ع ) : حـسـن بـن على (ع ) چون به نماز مى ايستاد , در برابر پرودگارش , عزوجل , عـضلاتش مى لرزيد و هرگاه سخن از بهشت و دوزخ به ميان مى آمد , همچون مار گزيده آسيمه سر مى شد.

ـ امام حسن (ع ) هرگاه وضويش را تمام مى كرد , رنگش مى پريد.

جـويـا شـدنـد , فـرمود : كسى كه مى خواهد به حضور خداوندگار عرش نشين رسد , بايد رنگش راببازد.

ـ امـام حـسـن (ع ) هـرگـاه وضـو مـى گـرفت رنگ چهره اش تغيير مى كرد و بندهاى بدنش به لرزه مى افتاد.

بايد رنگش زرد شود و بند بند بدنش به لرزه افتد.

خشوع امام سجاد(ع )

ـ ابـن طاووس : امام سجاد(ع ) هرگاه شروع به طهارت گرفتن براى نمازها مى كرد, رنگش زرد مى شد و ترس وجودش را فرامى گرفت .

ـ آن حضرت (ع ) هرگاه براى نماز وضو مى گرفت و شروع به نماز خواندن مى كرد ,چهره اش زرد مى شد و رنگش مى پريد.

مى خواهم در پيشگاه پادشاهى بزرگ بايستم .

ـ امام صادق (ع ) : امام سجاد(ع ) هرگاه به نماز مى ايستاد رنگش مى پريد و چون به سجده مى رفت آنقدر سر برنمى داشت كه عرق از او مى ريخت .

ـ چـون وقـت نـماز مى رسيد مو بر بدن امام سجاد راست مى شد , و رنگش زرد مى گشت و چون شاخه خشكيده درخت خرما مى لرزيد.

ـ امـام بـاقـر(ع ) : امـام سـجـاد ـ صلوات اللّه عليه ـ هرگاه به نماز مى ايستاد گويى تنه درختى است كه هيچ چيزى از آن تكان نمى خورد , مگر آن چيزهايى كه وزش باد به حركت درمى آورد.

ـ در كـتـاب ((الانـوار)) آمده است : امام سجاد(ع )مشغول نماز بود كه فرزند خردسالش محمد(ع ) كنار چاه عميقى كه در خانه آن حضرت در مدينه بود رفت و در چاه افتاد.

مـتـوجـه افـتـادن او شـد و فـريـاد كـشـيـد و بـه طـرف چـاه دو بـدو كـنـارچـاه خـودش ــا ـ رامى زدوكمك مى خواست ومى گفت :يابن رسول اللّه ! فرزندت محمد غرق شد.

صداى ناله و بيتابى فرزندش را در ته چاه مى شنيد , از نماز خود دست نكشيد.

فرزندش , گفت : چقدر سخت دليد اى خاندان رسول خدا!.

حـضـرت بـه نـمـاز خـود ادامـه داد و بـعـد از آن كـه آن را بـه طـور كامل و تمام انجام داد , به طرف همسرش رفت و كنار چاه نشست و دستش را به ته چاه ـ كه جز با ريسمان بلندى دسترسى بـه آن مـمكن نبود ـ دراز كرد و فرزندش محمد را روى دستانش بيرون آورد در حالى كه شيرين زبـانـى مـى كـرد و مـى خـنـديـد و نـه لـبـاسـش خـيس شده بود و نه جايى از بدنش ! سپس (به همسرش )فرمود : بگير! اى زن سست يقين به خدا.

خنديد و از اين گفته امام سجاد كه به او فرمود: اى زن سست يقين به خدا , گريست .

حـضرت فرمود:امروزرابرتوسرزنشى نيست , وقتى در پيشگاه پادشاهى مقتدر ايستاده ام , اگررويم را از او برگردانم و او هم رويش را از من برگرداند , آيا پس او كسى هست كه رحم كند؟ .

خشوع امام باقر و امام صادق (ع )

ـ جـابر جعفى : روزى ابوجعفر(ع ) به نماز ايستاد , در همان حال چيزى روى سرآن حضرت افتاد , اما آن را از سر خود دور نكرد تاآن كه جعفر(امام صادق ) آن را از روى سر ايشان برداشت .

و تـوجـه بـه نـمـازش بـود و ايـن فـرمـوده خداوند است كه : ((و به سوى دين روى آر با اخلاص وراستى )).

ـ روايـت شده است كه سرورمان امام جعفر بن محمد صادق (ع ) در نماز خود قرآن تلاوت مى كرد كه از هوش رفت .

حـضـرت پاسخى به اين مضمون داد : آيات قرآن را پيوسته تكرار مى كردم تا جايى كه اين حالت به من دست داد كه گويى آن را از زبان نازل كننده اش مى شنوم .

ـ ابـو ايـوب : امام باقر و امام صادق (ع )هرگاه به نماز مى ايستادند رنگ رخسارشان تغييرمى كرد , گاه سرخ مى شد و گاه زرد , گويى با چيزى راز و نياز مى كنند كه او را مى بينند.

موانع خشوع

ـ امـام عـلـى (ع ) : مـرد نبايد در نمازش باريش خود و يا چيزى كه او را از نمازش غافل و بى توجه مى كند بازى كند.

ـ مرد بايد در نمازش خشوع داشته باشد , كسى كه دلش در برابر خداى عزوجل خاشع باشدجوارح او نيز خشوع خواهد داشت و بنابراين , با چيزى بازى نمى كند.

ـ پيامبر خدا(ص ) درباره مردى كه در نمازش با ريش خود بازى مى كرد , فرمود : اگر دل اوخاشع بود , بيگمان اندامهايش نيز خشوع داشتند.

شرايط پذيرفته شدن نماز

ـ پـيـامبر خدا(ص ) : اگر چندان نماز بخوانيدكه چون چله كمان شويد , و چندان روزه بگيريد كه مانند كمان درآييد , خداوند از شما نپذيرد مگر آن كه همراه با پارسايى باشد.

ـ خـداوند به داود وحى فرمود : چه بسا ركعتهاى طولانى كه نمازگزار خوانده و در آنها ازترس و خـشـيـت گـريـسـته است , اما در نظر من به اندازه پوست درون هسته اى نيارزد , زيرا به دل او نـگـريـستم و ديدم اگر نمازش را تمام كند و زنى در برابرش ظاهر شود و خود را بر او عرضه كند مى پذيرد و اگر مؤمنى با وى معاملتى كند , به او خيانت ورزد.

/ 64