قرآن .
((تا به غروبگاه خورشيد رسيد.
گل آلود و سياه غروب مى كند و در آن جا مردمى يافت .
گفتيم : اى ذوالقرنين ! مى خواهى عقوبتشان كن ومى خواهى با آنان به نيكى رفتار كن .
برگردانده مى شود و او نيز به سختى عذابش مى كند)).
((پس , نزد او رويد و بگوييد: ما دو تن فرستادگان پروردگار تو هستيم .
شكنجه مكن .
ـ پـيامبر خدا(ص ): روز قيامت به پيادگان (ركاب امرا) گفته مى شود: تازيانه هايتان را بيندازيد و وارد دوزخ شويد.
ـ روز قيامت به يساول گفته مى شود: تازيانه ات را بگذار و به جهنم برو.
ـ در آخـر الزمان در ميان اين امت مردمانى خواهند بود كه با خود تازيانه هايى مانند دم گاوحمل مى كنند.
ـ كودكان خود را با غمز ((10)) شكنجه ندهيد بلكه با قسط مداوايشان كنيد.
ـ امـام بـاقر(ع ): نخستين چيزى را كه اميران روا شمردند شكنجه بود, علتش هم دروغى است كه انس بن مالك به رسول خدا(ص ) بست و نقل كرد كه آن حضرت دست مردى را به ديوارميخ زد.
ـ پيامبر خدا(ص ): (مردم را) با عذاب خدا عذاب و شكنجه نكنيد.
ـ كسى حق ندارد با آتش عذاب و شكنجه دهد, مگر خداوند آتش .
ـ خـداى تـعـالـى در روز قـيـامـت , كـسـانـى را كـه در دنـيا مردم را شكنجه مى دهند عذاب و شكنجه مى دهد.
ـ هـيچ كس از شما نبايد در جايى كه مردى را به ستم تازيانه اى مى زنند بايستد, زيرا لعنت خدابر كسانى كه در آن جا حاضر باشند و مانع زدن تازيانه نشود, فرود مى آيد.
ـ امـام صـادق (ع ) در پاسخ به پرسش ابان احمر از علت نامگذارى فرعون به دارنده ميخها,فرمود: چون وقتى مى خواست مردى را شكنجه دهد, او را روى زمين دمر مى خواباند وچهاردست و پايش را به زمين ميخكوب مى كرد.
دراز مى كرد و چهاردست و پايش را به تخته ميخ مى زد و او را به همان حال مى گذاشت تامى مرد .
ـ پيامبر خدا(ص ): سوگند به آن كه جانم در دست اوست , هيچ كس تازيانه اى به ستم بركسى نزند مگر اين كه فرداى قيامت در آتش دوزخ همانند آن تازيانه خورده شود.
ـ امام على (ع ): هر كس مردى را به ستم تازيانه اى زند, خداوند تازيانه اى از آتش بر او زند.
ـ عـروه از هـشـام بن حكيم بن حزام مى گويد : وى در شام بر عده اى گذشت كه در آفتاب سرپا نگهداشته و روى سرهايشان روغن ريخته شده بود.
گـفـت : بـدرسـتـى كـه از رسـول خدا(ص ) شنيدم كه مى فرمايد: خداوند كسانى را كه در دنيا شكنجه دهند, عذاب و شكنجه خواهد داد.
ـ حـمـزه اسـلـمـى مـى گـويـد: رسـول خدا(ص ) مرا فرمانده گروهى از سپاهيان كرد و به من فرمود:اگر فلانى را ديديد او را در آتش بسوزانيد.
ايشان برگشتم .
ندهد مگر خداوند (و خالق ) آتش .