ـ ابـن عـبـاس : چون آيه ((و خويشان نزديكت را هشدار ده )) نازل شد, رسول خدا(ص ) بالاى كوه صفا رفت و بانگ زد : اى گروه قريش , قريش گفتند : اين محمد است كه از فراز صفا فرياد مى زند پس , همگى جمع شدند و آن جا رفتند و گفتند : چه شده است اى محمد؟ فرمود : اگر من به شما بـگـويـم كه درپشت اين كوه گروهى سواره هستند حرف مراباور مى كنيد؟ گفتند : آرى , تو در مـيـان ما متهم وبدنام نيستى و هرگز دروغى از تو نشنيده ايم فرمود : اينك , من شما را از عذابى سخت بيم مى دهم اى فرزندان عبدالمطلب , اى فرزندان عبد مناف , اى فرزندان زهره , ـ به همين تـرتـيـب هـمـه خـانـدان هـا و تـيـره هاى قريش را نام برد ـخداوند به من فرمان داده است كه به خـويـشـان نـزديكم اعلام خطر كنم و من نمى توانم هيچ گونه سودى در دنيا و بهره اى در آخرت بـراى شـماتضمين كنم , مگر اين كه بگوييد : معبودى جزاللّه نيست در اين هنگام ابو لهب گفت : هلاكت و زيان باد تو را!.
بـراى همين ما را جمع كردى ؟ در اين هنگام خداوند تبارك و تعالى سوره ((تبت يدا ابى لهب وتب )) را نازل فرمود.
ـ در مناقب ابن شهر آشوب آمده است :روايت شده است كه چون آيه ((و خويشان نزديكت را هشدار ده )) نازل شد, رسول خدا(ص ) روزى بالاى كوه صفا رفت و فريادزد : هشدار! قريش جمع شدند و گـفتند : چه خبراست ؟ پيامبر فرمود : آيا اگر به شما بگويم كه دشمن بامدادان يا شبانگاه بر شما يـورش خـواهدآورد, سخنم را باور مى كنيد؟ گفتند : آرى فرمود : پس , اينك من شما را از عذابى سـخت بر حذر مى دارم ابولهب گفت : هلاكت و زيان باد تو را! براى چنين چيزى ما را صدا زدى ؟ دراين هنگام , سوره تبت نازل شد.
ـ پـيـامـبر خدا(ص ) : اى مردم , بلد راه به كسان خود دروغ نمى گويد و من اگر هم دروغگو بودم (دسـت كم ) به شما دروغ نمى گفتم به خدايى كه معبودى جز او نيست , من فرستاده به حق خدا بـه سـوى شـما خصوصا و به سوى همه مردم عموما هستم به خدا قسم همان گونه كه مى خوابيد مـى مـيـريد و همان گونه كه بيدار مى شويد, برانگيخته خواهيد شد و مطابق كردارتان حسابرسى خـواهـيـد شـد و در بـرابرنيكى , پاداش نيك خواهيد يافت و در برابربدى , كيفر بد خواهيد چشيد بهشت جاويدان دركار است و دوزخ هميشگى .
ـ ابـن جـريـر : هـنگامى كه پيامبر(ص )دعوت خود را به قبايل عرضه مى كرد, نزد بنى كلاب آمده آن ها گفتند : ما به اين شرط با توبيعت مى كنيم كه بعد از تو كار (خلافت ) به مامنتقل شود پيامبر فرمود : كار دست خدا است اگر او خواست به شما خواهد رسيد و اگرنخواست به ديگرى واگذار خـواهـد شـد بـنـى كـلاب رفتند و بيعت نكردند و گفتند : ما در راه تو شمشير نمى زنيم كه بعدا ديگران را بر ماحكومت دهى !.
ـ عـامـر بـن طفيل , همان كسى كه خواست پيامبر را غفلتا بكشد, به آن حضرت گفت :اى محمد, اگـر مـسـلمان شوم چه به من مى رسد؟ حضرت فرمود : در سود و زيان اسلام شريك خواهى بود گفت : مرا والى بعد از خودت قرارمى دهى ؟ فرمود : اين سمت نه از آن تو خواهدبود نه از آن قوم و قبيله تو, اما دهنه هاى اسبان (فرماندهى سواران ) را به دست تو مى سپارم تادر راه خدا بجنگى .
ـ پيامبر خدا(ص ) : همانا بهترين سخن راست ترين آن است .