4 - جـريـان شعب ابوطالب يك حركت ايذايى و تحريمى از ناحيه قريش و همپيمانان ايشان عليه بنى هاشم بود بايد توجه داشت كه محصوران در شعب الزاما گرويدگان پيامبر(ص ) نبودند بلكه عـموم قبيله بنى هاشم چه آنها كه ايمان آورده بودند و چه كسانى كه هنوز كافر بودند مشمول اين تـحـريـم مـى شـدند بنابراين , فرمايش حضرت كه مى فرمايد: كافرمان نيز از او حمايت مى نمود معناى صحيحى پيدا مى كند
5 - بـحار, ج 33, ص 111, بخشى از نامه حضرت به معاويه , پيكار صفين , ص 128 با تغيير وتصرف درترجمه
6 - رخداد مهم و جالب در اين واقعه , كه منابع شيعه و سنى بر آن اتفاق دارند, مضمون اين جمله اسـت كـه رسول خدا(ص ) فرمود: اين سوره (برائت ) را بايد من و يا مردى كه از من است بر مردم بخواند حـال تـلاش بـرخـى نـويسندگان كه كوشيده اند وظيفه اصلى ابوبكر را در اين سفر عنوان امير الـحاجى قلمداد كنند, بى حاصل است , چرا كه پيام اصلى حديث و افتخار ماندگار آن در اتحاد و يگانگى ميان رسول و مامور ابلاغ است , افتخارى كه نصيب على (ع ) شد
7 - خصال , ص 419, اختصاص , ص 168, بحار, ج 35, ص 286 و ج 38, ص 171
8 - بحار, ج 39, ص 186
9 - مـحـمـد بـن حـرب - والى مدينه - از شجاعت و توانايى على (ع ) آگاه بود او شنيده بود كه عـلى (ع ) درجنگ خيبر يك تنه در قلعه اى را كه چهل تن قادر به جابجايى آن نبودند از جا كنده و به كنارى انداخته است اما اكنون مى شنود كه اين قهرمان بزرگ از تحمل سنگينى رسول خدا(ص ) بر دوش خود عاجزاست و پيامبر مى نشيند و على (ع ) بر دوش او بالا مى رود! بـراى دريـافـت پـاسخ شبهه اى كه در ذهنش خلجان كرد, به خدمت امام صادق (ع ) شرفياب شد امـام (ع )پـاره اى از اسرار و رموز آن را بيان كرد تا آنجا كه فرمود: اگر قضيه به عكس مى شد و به فـرض عـلـى (ع )طاقت مى آورد و سنگينى پيامبر(ص ) را بر دوش خود تحمل مى كرد, اين جهت افـتـخـارى براى على (ع ) محسوب نمى شد, چرا كه پيامبر(ص ) بر پشت اسب و شتر هم سوار شده بود...
(غاية المرام ,ج 1, ص 26)
0 - كشف الغمه , ج 1, ص 79, بحار, ج 38, ص 84, مناقب ابن شهر آشوب , ج 2, ص 155 علامه مجلسى ره نظير همين روايت را در بحار, (ج59 , ص 138) آورده ودر پايان آن افزوده است : ايـن شـكستن بتها به وسيله اميرمؤمنان (ع ) قبل از هجرت (وفتح مكه ) بوده است وگرنه كسر الاصـنام كه درروز فتح مكه از آن حضرت به وقوع پيوست , روز قوت وشوكت اسلام وروز خوارى وشـكـسـت مشركان بوده است بنابر اين , ترس ونگرانى در بين نبوده تا اقدامى مخفيانه وحركتى شبانه را طلب كند
1 - احتجاج , ص 211, بحار, ج 17, ص 286 2 - شرح نهج البلاغه , ج 13, ص 209, بحار, ج 18, ص 223 3 - بحار, ج 10, ص 30, احتجاج , ص 212 4 - سـوره مائده (5): 55: ولى امر وياور شما, تنها خدا ورسول وآن مؤمنانى هستند كه نماز به پا مى دارندوبه فقيران در حال ركوع زكات مى دهند 5 - بـحـار, ج 39, ص 113 در اين روايت دو مطلب بر خلاف مشهور به چشم مى خورد اول آنكه شـمـاره آيـات در آيـه 124 سوره مائده دانسته شده است در حالى كه عدد آيات , بر حسب شماره گـذارى قـرآنـهـاى موجود از 120 آيه تجاوز نمى كند ديگر آنكه آيه ولايت كه آيه 55 سوره مائده است , به عنوان آيه 60 يادشده است علامه مجلسى (ره ) در پايان اين
حديث شريف , به منظور رفع اين توهم فرموده اند: اين تفاوتها كه نـاشـى ازشماره گذارى وترتيب آيات شريفه است , از آنجا كه بر اصل آيات وتحفظ آنها اتفاق نظر هست , جاى هيچ گونه خدشه وتامل نيست 6 - شرح نهج البلاغه , ج 20, ص 316, جنة الماوى , ص 299 7 - بـه روايـت بحار (ج 39, ص 112), كه از تفسير فرات نقل شده , شمار اين فرشتگان , 360 بوده است 8 - خصال , ص 662, بحار, ج 35, ص 317 9 - بحار, ج 10, ص 40 10 - بحار, ج 28, ص 80 به نقل از امالى شيخ طوسى و ج 44, ص 234 به نقل از كامل الزيارات ونيز ج 100, ص 118, وسائل الشيعه , ج 14, ص 331 11 - اثـبـات الـهداة , ج 1, ص 309, اعلام الورى , ص 26 (به اختصار), بحار, ج 17, ص 398 و ج64 , ص 26 12 - مجموعه ورام , ص 78, مستدرك الوسائل , ج 3, ص 244 13 - كتاب من لا يحضره الفقيه , ج 3, ص 561 14 - پروردگارا! ما را از نعمتهاى دنيا وآخرت , بهره مند گردان واز شكنجه دوزخ نگاهدار (سوره بقره (2):201) 15 - احتجاج , ص 223, بحار, ج 17, ص 293 16 - بحار, ج 62, ص 104 17 - بحار, ج 22, ص 434 18 - سوره ص (38): 80 19 - بحار, ج 27, ص 148