ثعلبة بن يزيد معروف به حِمّانى، منسوب به حِمّان - قبيله اى از تميم - است كه فرمانده پليس اميرمؤمنان عليه السلام و از اصحاب آن حضرت بود. [ تهذيب التهذيب، ج 1، ص 567. ]
وى از اميرالمؤمنين احاديثى را نقل كرده است. و حبيب بن ابى ثابت، سلمة بن كهيل و حكم بن عتيبه از وى روايت كرده اند. [ تهذيب التهذيب، ج 1، ص 567؛ قاموس الرجال، ج 2، ص 492. ]
ثعلبه بن يزيد نقل مى كند: موقعى كه نيروهاى انقلابى كه خانه عثمان را محاصره كرده بودند و نمى گذاشتند به كاخ او آب برسد، من به احجار الزيت "محلى نزديك مدينه" رفتم، ديدم زبير آن جاست، به او گفتم: اى زبير، مردم بين آب و خانه عثمان حائل شده اند. زبير نگاهى به طرف آن جمع انداخت و در مذمت عثمان اين آيه را خواند: و حيلَ بَينهم و بين ما يَشتهون كما فُعل بأشياعهم مِن قبلُ إنّهم كانوا في شكٍّ مُريب [ سباء 34، آيه 54 سرانجام ميان آنها و آن چه مورد علاقه شان بود، به وسيله مرگ جدايى افكنده مى شود، همان گونه كه با گروه هاى مشابه آنها از قبل چنين عمل شد. ] كه اشاره به موافقت زبير به نابودى عثمان است. [ الجمل، ص 146. ]
ثُمامه از ياران با وفاى على عليه السلام و از كسانى است كه همراه آن حضرت در جنگ جمل جنگيد و به درجه رفيع شهادت نايل آمد. امير مؤمنان، در يكى از نامه هايش به والى خود در كوفه، [ در الجمل، ص 398، نامه اميرالمؤمنين عليه السلام به ام هانى خواهرش مى باشد و نام محدوج بنى مجدوع آمده است. ] از شهادت ثمامه بن مثنى و ديگر ياران خود نام مى برد و چنين مى نويسد: از بنده خدا على اميرالمؤمنين، اما بعد، مادر نيمه جمادى الآخره "سال 36 قمرى" در بصره با گروهى از بصريان روبرو شديم و جمعى از ما و جمع كثيرى از آنها كشته شدند. بعضى از افراد ما كه به شهادت رسيدند، عبارتند: ثمامة بن مثنى، هند بن عمرو، علباء بن هيثم، سيحان و برادرش زيد دو فرزند صوحان و محدوج. [ تاريخ طبرى، ج 4، ص 542؛ الجمل، ص 397. ]