اصحاب امام علی(علیه السلام)

سید اصغر ناظم زاده قمی

جلد 1 -صفحه : 390/ 36
نمايش فراداده

صراحت و حق گويى ابو ايوب در برابر معاويه

ابن عساكر در تاريخ دمشق نقل مى كند كه: پس از شهادت اميرمؤمنان على عليه السلام روزى ابو ايوب بر معاويه وارد شد و معاويه او را بر تخت خود نشاند و از كارهاى خود مرتباً سخن مى گفت و جمعى از شاميان هم حضور داشتند و گوش مى دادند، در اين موقع معاويه خطاب به ابو ايوب گفت: اى ابوايوب، چه كسى در روز فلان و فلان "روز بدر" صاحب اسب بلقاء را كشت؟

ابوايوب هم با كمال جرأت گفت: أنا قتلته، إذا أنت و أبوك على الجمل الاحمر معكما لواء الكفر؛ من او را كشتم؛ زيرا تو و پدرت بر شترى قرمزرنگ سوار بوديد و پرچم كفر را حمل مى كرديد!

معاويه كه فكر نمى كرد ابو ايوب با اين صراحت، سابقه كفر او و پدرش را مطرح كند از خجالت سر به زير انداخت و شاميان هم بر ابو ايوب خشمگين شدند؛ بعد معاويه سر بلند كرد و گفت: مه، مه و الا فلعمري ما عن هذا سألناك ولا هذا أردنا منك ؛ رها كن، رها كن، به جان خودم من از اين موضوع از تو نپرسيدم و قصدم هم اين نبود. [ اعيان الشيعه، ج 6، ص 286. ]