اصحاب امام علی(علیه السلام)

سید اصغر ناظم زاده قمی

جلد 2 -صفحه : 343/ 10
نمايش فراداده

شريح و تكذيب شهادت عليه حجر بن عدى

يكى از مشايخ بزرگى كه ادعاى كفر و ارتداد حجر و يارانش را به وى نسبت داده بودند، [ ر. ك: كامل ابن اثير، ج 2، ص 498 - 491، مشروح جريان حجر و يارانش را در شرح حال 'حجر بن عدى' در همين اثر، مطالعه نماييد. ] شريح بن هانى همدانى بود، شريح پس از اطلاع از اين حيله شيطنت آميز، در كمال شهامت و بى باكى آن را تكذيب نمود و طى نامه اى با مضمون زير براى معاويه ارسال نمود.

'مطلع شدم كه زياد بن سميه از قول من شهادت نامه اى مبنى بر كفر و ارتداد، و شورش و طغيان حجر بن عدى، براى تو ارسال داشته است. اما من به عكس آنچه كه به تو ابلاغ شده است، شهادت مى دهم كه حجر بن عدى از نمازگزاران است، او زكات مى پردازد و حج و عمره را در حياتش پايدار ساخته است، او همگان را به معارف و مكارم اخلاقى فرا مى خواند و آنان را از پليدى ها و خصلت هاى شيطانى باز مى دارد. بنا بر اين ريختن خون او و يا مصادره و ضبط اموالش بر تو و بر هر مسلمانى حرام خواهد بود، حال ديگر خود دانى، او را مى كشى، يا آزاد مى گذارى.

شريح پس از تنظيم اين نامه ابتدا آن را به دست وائل بن حجر حضرمى يكى از مأموران مراقب حجر بن عدى و يارانش سپرد، و از او خواست هنگام ورود به دمشق و ديدار با معاويه، نامه را به او تسليم نمايد.

هنگامى كه وائل وارد شام شد و خبر آوردن حجر و يارانش را به معاويه داد، نامه شريح را نيز به دست معاويه داد. معاويه چون آن را خواند و مضمونش را فهميد، به اطرافيان خود گفت: اين مرد - شريح بن هانى - از شهادت خود برگشته و خود را از جمع شاهدان كفر و فسق حجر بن عدى خارج ساخته است. [ ر. ك: كامل ابن اثير، ج 2، ص 497. ]