الگوهای رفتاری امام علی(ع) و مسایل سیاسی

محمد دشتی

نسخه متنی -صفحه : 196/ 32
نمايش فراداده

در كدام زمان من با اعضاء شورا برابر بودم؟ كه هم اكنون مرا همانند آنها پندارند؟ و در صف آنها قرارم دهند؟

ناچار باز هم كوتاه آمدم، و با آنان هماهنگ گرديدم

يكى از آنها با كينه اى كه از من داشت روى برتافت،(27) و ديگرى دامادش (28) را بر حقيقت برترى داد و آن دو نفر ديگر كه زشت است آوردن نامشان (29)

تا آن كه سومى به خلافت رسيد، دو پهلويش از پرخورى باد كرده، همواره بين آشپزخانه و دستشويى سرگردان بود، و خويشاوندان پدرى او از بنى اميه بپا خاستند، و همراه او بيت المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنه اى كه بجان گياه بهارى بيافتد، عثمان آنقدر اسراف كرد كه ريسمان بافته او باز شد، و اءعمال او مردم را برانگيخت، و شكم بارگى او نابودش ساخت.)(30)

عملكرد پيامبر صلّى الله عليه وآله در مدينه:

در تبيين مسائل سياسى و حكومتى

و بسنده نكردن به مسائل عبادى، اخلاقى

ارسال سفير نزد پادشاهان و سلاطين

و انجام قضاوت،

همه بيانگر اهميت مساله حكومت و رهبرى سياسى جامعه اسلامى بود.

و اين واقعيت را نيز مى دانيم كه:

نه احكام اسلام اختصاص به عصر پيامبر صلّى الله عليه وآله داشته و نه نياز به حكومت، اختصاص به دوران خاصى دارد.

لذا بايد احكام اسلام تا قيامت اجرا شود.

بنابراين ولايت و حكومت از امورى نيست كه زوال و سستى در آن راه يابد و پاسخى است به نياز جامعه در جهت امنيت و حاكميت قسط و عدالت و ارزش هاى انسانى، الهى كه نبايد از آن غفلت كرد.(31)