گرچه پس از وفات پيامبر صلّى الله عليه وآله سران سقيفه قدرت را به دست گرفتند، و مخالفان را سركوب كردند، اما حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام دست از هدايت آنان برنداشت، مانند:
الف روزى با خليفه اول به روش صحيحى مناظره فرمود.
از او پرسيد:
ابابكر تو را به خدا قسم مى دهم كه درست بيانديشى.
آيا خورشيد براى تو هنگام غروب جهت خواندن نماز عصر بازگشت؟! يا براى من؟
خليفه اول گفت:
براى تو.
امام على عليه السلام فرمود:
اگر تو و مردم گواهى مى دهيد كه براى من بازگشت، پس چرا حقائق را ناديده مى انگاريد؟(86)
ب روزى ديگر دست خليفه اول را گرفت و به بهانه قدم زدن، آرام آرام او را به طرف مسجد قبا بُرد،
و بسيارى از واقعيت ها را بيان كرد، كه سرانجام خليفه اول به حقانيت امام على عليه السلام اعتراف كرد.
(اما ديگر فايده اى نداشت و حاكمان كودتائى راهى جز تداوم سلطه گرى هاى خود نمى ديدند).(87)