الگوهای رفتاری امام علی (علیه السلام) و علم و هنر

محمد دشتی

نسخه متنی -صفحه : 248/ 195
نمايش فراداده

10 فرياد رس آمد

در «كامل» جزرى آمده است كه:

امام على عليه السلام از قبيله همدان بيرون شد، در بين راه دو مرد را ديد كه زد و خورد مى كردند،

آنان را از هم جدا كرد و به راه خود ادامه داد، ناگهان صداى كسى را شنيد كه كمك مى خواست.

اميرالمؤمنين عليه السلام به جانب او شتافت و مى فرمود:

«فرياد رس آمد».

پس دو مرد را ديد كه يكى از آنان از ديگرى شكايت داشته و گفت:

يا اميرالمؤمنين عليه السلام پيراهنى به اين مرد فروخته ام به هفت درهم و با او شرط كرده ام كه درهم هاى سالم و بدون عيب به من تحويل دهد و او اين درهم هاى معيوب را به من داده است، و من از گرفتن آنها امتناع ورزيده از او مطالبه درهم هاى سالم نمودم،

در صورتى كه سيلى به صورتم زد.

اميرالمؤمنين عليه السلام به زننده فرمود: چه مى گويى؟

آن مرد گفت عليهم السلام راست مى گويد.

به او فرمود:

به شرط خود وفا كن.

و آنگاه به مضروب فرمود:

قصاص بگير!

مرد گفت: قصاص كنم يا عفو؟

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: اختيار آن با خود توست.

و سپس به همراهان خود فرمود:

بگيريد او را.

پس مردى او را بر دوش گرفت و آن حضرت پانزده تازيانه به او زد و فرمود:

اين سزاى هتك حرمت توست نسبت به آن مرد. (353)