خردورزی

احمدحسین شریفی

نسخه متنی -صفحه : 9/ 9
نمايش فراداده

حاصل سخن

خرد و خردورزي در نگاه امام علي "ع" جايگاهي بس والا دارد تا آن جاكه اساس دين و ملاك و معيار همه امور دانسته شده است . البته به همان اندازه كه تعقل و تفكر اهميت دارد، پيراستن دل از زنگارها و آلودگي هاي گناه نيزاهميت مي يابد؛ زيرا تقوا و تعقل ، تأثير و تأثر مستقيم بر يكديگر دارند.هرچه باطن آدمي پاك تر و پيراسته تر باشد، تعقلش نيز راه گشاتر و كاراترخواهد بود؛ و به هر اندازه كه انسان بر اساس روشن گري هاي عقل حركت كند،به پارسايي و دينداري نزديك مي شود و از حقايق و معارف بهره فزون تر مي يابد.

نكته بسيار مهم ديگري كه از مباحث پيشين به دست آمد، اين است كه ،سخن گفتن از تعارض 'عقل و دين ' سخني محققانه و دقيق نيست ؛ زيرا 'عقل 'نه تنها در مقابل 'دين ' نيست بلكه خود منبعي از منابع معرفت ديني به شمارمي آيد. 'عقل ' در مقابل 'نقل ' "متون ديني " قرار مي گيرد و اين هر دو، دركنار يكديگر جزو منابع ديني اند. از اين رو، تعارض و تضاد واقعي ميانشان وجود ندارد. البته گاه ميان برخي معارف بشري و پاره اي از گزاره هاي ديني تضاد مشاهده مي شود؛ ولي پس از دقت و تأمل درمي يابيم يا برداشت ما ازمتون ديني نادرست است و يا در آنچه دليل عقلي و قطعي پنداشته ايم به خطارفته ايم . بنابراين ، تصحيح مستمر برداشت هاي ديني و معارف عقلي و بشري اهميت مي يابد؛ البته با توجه به قطعيت و حقانيت وحي و عصمت اولياي دين ،متون ديني مي توانند به عنوان منبع مورد اطميناني در تصحيح معارف عقلي وعلمي بشر مورد استفاده قرار گيرند.

مسأله محدوديت و محروميت ابزارهاي شناختي انسان از دست رسي به پاره اي از معارف نيز در كلمات امام علي "ع" بسيار مشاهده مي شود. اين نكته براي كساني كه با سير تفكرات فلسفي بشر آشنايي داشته باشند، بسيار حائزاهميت است ؛ زيرا همان طور كه مي دانيم ، فيلسوفان تا همين قرون اخير، از اين نكته مهم غافل بودند كه اصولاً مقدار توانايي عقل و قلمرو شناخت عقلاني تاكجا است ، ظاهراً نخستين كسي كه به طور منظم و سيستماتيك مباحث معرفت شناسي را مطرح كرد، ايمانوئل كانت "1724ـ1804 م " فيلسوف آلماني قرن هجدهم ، است . همان گونه كه در اين نوشتار مشاهده شد، امام علي "ع" بر محدوديت هاي عقل بشري بسيار تأكيد مي ورزد و در حقيقت نخستين كسي است كه آدمي را به تفكر و تعقل دعوت كرد و ميزان توانايي هاي آن را بيان فرمود. و عارفان مسلمان نيز، به كمك همين راهنمايي ها، به خوبي اين حقيقت را دريافتند و از اين رو، پيوسته ناتواني هاي عقل را به رخ فيلسوفان مي كشيدند؛ هر چند گاهي در گرداب افراط فروافتادند. البته همان طور كه مشاهده شد، بر خلاف پندار پاره اي از صوفيان ،اميرمؤمنان "ع" راه دل و تهذيب نفس را نيز داراي قلمروي محدود مي داند.بنابراين ، نه ادعاي خردستيزان افراطي بهره اي از حقيقت دارد و نه پندارخردگرايان افراطي ؛ راهي كه مطلوب و محبوب عقل و وحي است ، همان خردگرايي معتدل است كه به خوبي در سخنان ائمه اهل بيت : ارائه شده است .