ناتواني عقل از ادراك حقيقت افعال خداوند
از ديدگاه امام علي "ع" ابزار شناخت آدمي در درك حقيقت افعال خداوند نيز ناتوان است . آن حضرت در يكي از خطبه هايش ، پس از سپاس وستايش خداوند و بيان برخي از اوصاف ذاتي و فعلي اش مي فرمايد:
كسي كه با فراغت دل و با به كارگيري فكر بخواهد بداند كه تو چگونه عرشت را بر پاداشته اي و آفريده ها را آفريده اي و چسان آسمان هايت را در هوا معلّق كرده و زمينت را بر موج آب گسترده اي ، نگاهش خيره بازگردد و عقلش سرگردان شود و شنوايي اش آشفته و انديشه اش سرگشته گردد.
البته اين سخنان به معناي نفي خردورزي و كوتاه كردن دست تعقل ازدامان درك افعال الاهي و حقايق و عجايب آفرينش او نيست . بنابراين هرگزنبايد مانند مالك بن انس و احمدبن حنبل و داود بن علي ظاهري پرسش از عرش و كرسي و چگونگي استواي خداوند بر عرش را بدعت در دين پنداشت .
آن حضرت عقل را از توان شناخت حقيقت فعل الاهي بي بهره مي داند.اين سخن به معناي ناتواني عقل در شناخت اصل و مفهوم اين پديده ها نيست .در نگاه آن بزرگوار اين پديده ها چون ديگر مخلوقات ، تجلّي خداوند به شمارمي آيند و تفكر و تدبر در آن ها يكي از راه هاي شناخت خداوند و ازليت ووحدانيت او است . درباره عرش الاهي و معناي استواي خداوند بر آن مطالب بسيار عميق و ارزنده اي در سخنان ائمه اهل بيت : و انديشمندان مكتب اهل بيت بيان شده است كه پرداختن به آن ها مجال و مقال ديگري مي طلبد.
**پله=2
نهي از تعمق در قضا و قدر الهي
در نگاه امام علي "ع"، حقيقت قَدَر نيز سرّي از اسرار الاهي است و درك آن از حدود توانايي عقول بشر، به ويژه كساني كه با مباحث عقلي و فلسفي بيگانه اند، بيرون است . اميرمؤمنان "ع" گاه براي افرادي كه از طلاحيت علمي كافي برخودار بودند، به فراخور درك و معرفتشان پرده از چهره راز الاهي كنار مي زد؛ اما برخي افراد را از تعمق و تفكر در آن برحذر مي داشت و دربرابر پرسش آنان به جواب هاي كلي بسنده مي كرد؛ براي امثال در پاسخ شخصي كه از قضا و قدر پرسيده بود، فرمود:
دريايي است ژرف ، در آن غوطه ور نشويد.
پرسشگر با اين پاسخ قانع نشد و توضيح بيش تري طلبيد، امام فرمود:
راهي است تيره و تار، در آن پاي منهيد.
پرسشگر پاسخ مفصل تر خواست . امام "ع" باز هم به پاسخي كلي بسنده كرد و فرمود:
راز نهفته الاهي است ، خود را براي فهم آن به تكلّف نيندازيد.