خردگرايان معتدل
گروه سوم كه مي توان آنان را خرد گرايان معتدل ناميد، پيروان مكتب اهل بيت : شمرده مي شوند. اينان دور از هر گونه افراط و تفريط ، جايگاه حقيقي عقل و وحي را باز شناخته ، هر يك را در مسند شايسته خويش قرار داده اند. مراجعه به متون اصيل اسلامي نشان مي دهد كه قرآن و سنت و مفسران واقعي آن ها، از يك سو مقام و منزلت عقل را ستوده و آن را حجت وپيامبر دروني معرفي كرده اند؛ و از سوي ديگر، با انگشت نهادن بر كاستي هاي ابزار ادراكي انسان و بيان لغزشگاه هاي آن شرايط لازم تفكر صحيح و حق نما را بيان داشته اند. آن ها عقل و وحي را دو بال پرواز به سوي حقيقت دانسته اند كه فقدان و يا بي اعتنايي به هر يك به گمراهي و تباهي مي انجامد.هدف اصلي اين نوشتار
هدف اصلي اين نوشتار كوتاه ، سيري در شناخت جايگاه خرد وخردورزي از چشم انداز امام علي "ع" است .1. اهميت و جايگاه والاي خردورزي و تفقه در دين ؛
2. تربيت و هدايت عقل و بيان لغزشگاه هاي انديشه ؛
3. قلمرو عقل و حدود توانايي آن .
پيش از پرداختن به اين مباحث ، بايد يادآور شد، 'تعقل ' در اين مبحث به معناي به كارگيري قوه اي است كه در حوزه مسائل نظري ، آدمي را به شناخت مطابق با واقع و اعتقاد درست رهنمون مي شود و در قلمرو امور عملي رفتاري ، رفتارهاي شايسته را به وي مي نماياند؛ به عبارت ديگر، مراد از عقل قوه شناخت حق و باطل است . عقل به اين معنا، هرگز دچار لغزش و اشتباه نخواهد شد؛ البته ممكن است درك مطالب و معارفي از حدود و توانايي هاي عقل آدمي بيرون باشد؛ اما عقل در قلمرو توانايي هاي خويش هرگز دچار خطا نمي شود. از اين رو، هر چند در كلمات امام علي "ع" محدوديت ها ومحروميت هاي خرد و خردورزي بيان شده است ؛ اما هيچ گاه واقع نمايي آن مورد ترديد قرار نگرفته است . مراد از دين در اين دفتر، دين مورد نظرجامعه شناسان ، روان شناسان و ديگر متفكران علوم انساني نيست . منظور، دين حق ِ آسماني و الاهي است كه معارف وحياني ارائه مي دهد و تنها مصداق آن ،اسلام است . ساير اديان ممكن است از مطالب حق الاهي تهي نباشند؛ اما در مجموع تحريف شده اند و حقايق نهفته در آن ها با خرافه ها و افسانه ها درآميخته است .
اهميت خردورزي در كلام امام علي
در معارف اسلامي ، تعبد بدون تعقل ، عبادت بدون معرفت ، تقليد كوركورانه از ديگران و پيمودن راه هاي غيرعقلاني ، نكوهيده و ناپسند به شمار مي آيند. آنچه مطلوب اسلام و اولياي آن است ، دينداري همراه با خردورزي است . 'عقل و وحي ' و 'علم و ايمان ' از ديدگاه اسلام ، رابطه اي عميق و تنگاتنگ دارند تا آن جا كه برخي از دانشمندان مسلمان ، ايمان را چيزي جز شناخت و معرفت ندانسته اند و دسته اي ديگر، هر چند وحدت علم و ايمان را نپذيرفته اند، اما بر اين نكته تأكيد ورزيده اند كه 'دل بستن ' در گرو'دانستن ' است و بدون آگاهي نمي توان از ايمان كامل برخوردار شد.رابطه علم و ايمان در كلام امام علي
در نگاه اميرمؤمنان "ع":علم بهترين يار و همراه ايمان است .
ايمان بدون تعقل و انديشه ممكن نيست .
آن امام راستين مي فرمايد:
هر كس بدون علم و معرفت دست به كاري زند، مانند كسي است كه به بيراهه مي رود كه هر چه جلوتر رود، از هدف خود دورتر مي ماند؛ و هركس كه از روي علم و دانش دست به كاري زند، مانند كسي است كه درراهي آشكار و روشن حركت مي كند.
ايمان موجب آباداني دانش و دانش سبب ترس از مرگ "تحكيم ايمان " است .
اميرمؤمنان "ع" در خطبه متقين ، قوت در دين و ايمان و ولع در دانش اندوزي را از صفات پارسايان معرفي مي كند.
جايگاه عقل در اعتقادات ديني
مباحث و معارف نهفته در نهج البلاغه ، عمق و اهميت جايگاه عقل دراعتقادات ديني را مي نماياند. بيش ترين مباحث نهج البلاغه درباره توحيد وصفات الاهي و بحث هاي تعقلي و فلسفي است كه در نوع خود و با توجه به موقعيت فكري و فرهنگي زمان در حد اعجاز است .به گفته شهيد مطهري :
بحث هاي توحيدي نهج البلاغه را شايد بتوان اعجاب انگيزترين بحث هاي آن دانست ، بدون مبالغه اين بحث ها با توجه به مجموع شرايط پديد آمدن آن ها در حد اعجاز است .
به گفته ابن ابي الحديد معتزلي ، نخستين فرد عربي كه به ميدان مباحث عقلي و فلسفي درباره ذات و صفات الاهي گام نهاد، علي ابن ابي طالب "ع"بود. پيش از او در هيچ يك از آثار به جا مانده از مردمان نمي توان نشانه اي ازچنان معارف بلند يافت . امام علي "ع" درباره توحيد و عدل الاهي چنان دقيق وموشكافانه سخن گفته است كه به جرأت مي توان گفت ديگر صحابه پيامبرحتي از درك و فهم آن ناتوان بودند.
البته طرح مباحث عقلي و تأكيد بر منزلت والاي عقل در كلام اميرمؤمنان "ع" در حقيقت ادامه همان راهي است كه قرآن كريم و پيامبربزرگوار اسلام فرا روي آدميان گشودند. به گفته علامه طباطبايي ، تنها درقرآن كريم بيش از سيصد آيه وجود دارد كه انسان ها را به تفكر و تأمل درآيات تشريعي و تكويني دعوت مي كند و بر انديشه در نشانه هاي انفسي وآفاقي خداوند تأكيد مي ورزد. حتي از نظر قرآن كريم سرپيچي از رهنمودهاو راهنمايي هاي عقل سبب اصلي فروغلتيدن در عذاب هاي دوزخ به شمارمي آيد:
"اهل جهنم " گفتند: اگر گوش شنوا داشتيم و انديشه مي كرديم ، ازدوزخيان نبوديم ؛ پس به گناه خويش اعتراف كردند.