پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام)

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

جلد 2 -صفحه : 665/ 322
نمايش فراداده

مى ترسم (از آنچه مرا به سوى آن دعوت مىكنى).

و امّا اين كه گفتى حق بر آنها سنگين است و به همين جهت از ما جدا شده اند (عيبى بر ما نيست) خدا مىداند كه آنها به خاطر جور و ستم جدا نشدند و بعد از جدايى از ما به عدالت پناه نبردند، تنها به سراغ دنياى ناپايدار رفتند و روز قيامت از آنها سؤال مىشود.

و امّا اين كه گفتى من بى حساب اموال بيت المال را بذل كنم، و به آن گروه از مردانى كه اشاره كردى بخشش مخصوصى داشته باشم، اين كار براى من ممكن نيست. من به هيچ كس بيش از حقّش نمى توانم بدهم (و جدا شدن اين گروه از ما لطمه اى به ما وارد نمى كند); چرا كه خداوند بحق مىفرمايد: (كَمْ مِنْ فِئَة قَليلَة غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً بِأِذْنِ اللهِ وَ اللهُ مَعَ الصّابِرينْ); (1) «چه بسيار گروههاى كوچكى كه به فرمان خدا بر گروههائى عظيم پيروز شدند و خداوند با صابران و (استقامت كنندگان) است. (2)

باز هم در موارد مناسب، به ويژگيهاى حكومت اسلامى و حق امام بر امّت و حقّ امّت بر امام خواهيم پرداخت.

2 ـ در كشاكش تعارض حق و مصلحت!

بسيار مىشود كه واقعيت ها با ملاحظات زودگذر و مصالح شخصى و گروهى در تعارض است و حق در يك طرف قرار مىگيرد و مصلحت انديشى در طرف مقابل.

در اينجا معمولا سياستمداران دنيا مصلحت انديشى را بر حق و واقعيّت مقدّم مىدارند و حق را در پاى آن قربانى مىكنند.

تاريخ، پُر است از نمونه هاى اين تعارض و اين ترجيح و در عصر و زمان خود تقريباً همه روزه شاهد آن هستيم.

1 ـ سوره بقره، آيه 249.

2 ـ شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، جلد 2، صفحه 197 ـ 198.