اِنَّ اللهَ بَعَثَ مُحَمّداً، (صلّى الله عليه وآله وسلّم) نَذيراً لِلْعالَمينَ وَ أَميناً عَلَى التَّنْزيلِ، وَ أَنْتُمْ ـ مَعْشَرَ الْعَرَبِ! ـ عَلى شرِّ دين وَ فى شرِّ دار، مُنيخُونَ بَيْنَ حِجارَة خُشْن وَ حَيَّات صُمٍّ، تَشرَبُونَ الكَدِرَ وَ تَأكُلُونَ الْجَشِبَ، وَ تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ وَ تَقْطَعُونَ أرْحامَكُمْ، أَلاَْصْنامُ فيكُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الآثامُ بِكُمْ مَعْصُوبَةٌ.
خداوند، محمد (صلّى الله عليه وآله وسلّم) ، را به رسالت مبعوث كرد، تا جهانيان را بيم دهد و امين آيات او باشد در حالى كه شما جمعيت عرب، بدترين آئين را داشتيد و در بدترين سرزمين ها و در ميان سنگ هاى خشن و مارهاى فاقد شنوايى (كه از هيچ چيز نمى ترسيدند و خطرشان بسيار زياد بود) زندگى مىكرديد و آب هاى آلوده مىنوشيديد و غذاهاى بسيار ناگوار مىخورديد و پيوسته خون هم را مىريختيد و پيوند با خويشان را قطع مىكرديد (و دختران را زنده به گور مىكرديد و پسران خود را به قتل مىرسانديد) بت ها، در ميان شما، برپا بود و گناهان، سراسر وجودتان را فراگرفته بود.
در اين بخش از خطبه، امام (عليه السلام) به سراغ وضع عرب جاهلى مىرود و ترسيم بسيار گويايى از زندگى آنها، در چهار بُعدِ فكرى و عاطفى و اقتصادى و اجتماعى، ارائه مىدهد كه اگر تمام كتاب هايى را كه درباره وضع عرب جاهلى نوشته شده