صفحهى 28
داشته است (نه چشم ظاهر او را مىبيند و نه چِشم باطن به كنه ذاتش مىرسد)» (وَ الرَّادِعُ أَنَاسِىَّ (1) الأَبْصَارِ عَنْ أنْ تَنَالَهُ أَوْ تُدْرِكَهُ).
نه چشم ظاهر او را مىبيند، چرا كه جسم نيست و مكان و جهت ندارد و نه چشم باطن كنه ذاتش را مشاهده مىكند، چرا كه محدود، توان ديدن نامحدود را ندارد. بنابراين، تعبير به «رادع» (بازدارنده) به اين معنا نيست كه حجابى ايجاد كرده; بلكه كنايه از اين است كه ذات او برتر و بالاتر از اين است كه با چشم ظاهر يا باطن ديده شود.
قرآن مجيد نيز مىفرمايد: «لاتُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الأَبْصَارَ; چشمها او را نمى بيند و او چشمها را مىبيند». (2)
و هنگامى كه بنى اسرائيل تقاضاى مشاهده او را كردند، به موسى فرمود: «نگاهى به كوه كن، اگر در برابر جلوه ذات من پا بر جا ماند مرا خواهى ديد، ولى كوه در برابر تجلّى حق چنان از هم متلاشى شد كه همه بنى اسرائيل به خاك افتادند و هنگامى كه به حال نخست بازگشتند اعتراف كردند كه ذات پاك او برتر از آن است كه انسان آن را ببيند.» (3)
در چهارمين و پنجمين وصف كه مكمّل اوصاف پيشين است مىافزايد: «زمانى بر او نگذشته تا حالش دگرگون گردد، و در مكانى نبوده كه جابه جايى براى او تصوّر شود». (مَا اخْتَلَفَ عَلَيْهِ دَهْرٌ فَيَخْتَلِفُ مِنْهُ الْحالُ، وَ لاَ كَانَ فِي مَكَان فَيَجُوزَ عَلَيْهِ الإِنْتِقالُ).
در واقع اين دو وصف اشاره به نفى زمان و مكان و عوارض آنها از ذات پاك
1. «اناسىّ» جمع «انسان» كه معمولا به افراد بشر گفته مىشود. ولى گاه اين واژه به معناى مردمك چشم به كار مىرود (توجّه داشته باشيد كه مردمك نيز از كلمه مردم گرفته شده) به خاطر عكسى كه از افراد در آن منعكس مىشود. شاعر مىگويد:
2. سوره انعام، آيه 103. 3. برگرفته از آيه 55 سوره بقره و 143 سوره اعراف.